محل تبلیغات شما

بهترین مشاور ۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸



طلاق و جدایی به عنوان یکی از مهم ترین تجارب ترومایی دوران زندگی طرح است که می تواند زوجین را در معرض خطرات جسمی و روانی قابل توجهی قرار دهد.

بر اساس آمارهای مبتنی بر تجارب بالینی، میزان قابل توجهی از افسردگی، اختلالات اضطرابی و علایم استرس پس از سانحه با طلاق همایند است.

اگر به عنوان فردی که طلاق را تجربه کرده است این مطلب را می خوانید، می توانید به خودتان تبریک بگویید.

تصمیم گیری برای جبران آسیب های پس از طلاق یکی از مهم ترین نقاط عطف زندگی شما خواهد بود که عزت نفس از دست رفته ی تان را بازسازی کرده و شما را برای مدیریت شرایط سخت کنونی تان یاری می کند.
۱- موقعیت فعلی تان را بپذیرید.

اولین و اساسی ترین گام در بهبود زخم های عاطفی ناشی از طلاق آن است که وقوع آن را علی رغم همه ی سختی ها بپذیرید.

اینکه زندگی چندین و چند ساله تان را نابود شده ببینید، احساسات منفی زیادی از جمله غم، اندوه، اضطراب و خشم را به همراه خواهد داشت.

بخشی از پذیرش موقعیت کنونی شامل پذیرش احساسات منفی فعلی تان نیز خواهد بود.

به خاطر داشته باشید که این احساسات همیشگی نخواهند بود و بهتر است برای تجربه ی آن ها خودتان را مستحق عذاب وجدان و سرزنش نبینید.

در این مرحله لازم است تا خودتان رابه عنوان فردی آسیب دیده در آغوش بکشید و از طریق همدلی با احساسات منفی، فرایند خودیاری را به خوبی طی کنید.

سوگواری برای زندگی از دست رفته یکی از مهم ترین نیازهای شماست که لازم است آن را بپذیرید.
۲- پیوندهای اجتماعی را تقویت کنید.

ممکن است در این مرحله نگرانی های زیادی در مورد حرف مردم، نظران اطرافیان، همکاران و داشته باشید.

آنچه مهم است آن است که در شرایط کنونی بیش از نشخوار افکار منفی، نیازمند تقویت ارتباطات اجتماعی تان هستید.

برای خودتان دوستان جدیدی بیابید، ارتباط با اقوام و دوستان سابق را تقویت کنید، مسافرت های گروهی را در اولویت اول قرار دهید و ازلاک تنهایی و انزوا خارج شوید.

اهمیت این نکته در ان است که از طریق تقویت ارتباطات جمعی، خود را در مقابل احتمال ابتلا به افسردگی واکسینه کرده اید و بحران فعلی تان را با قدرت بیشتری مدیریت می کنید.

    چگونه آسیب های بعد از طلاق را ترمیم کنیم؟
    روانشناسی اعتماد به نفس از دست رفته
    روان شناسی حیرت آور، گزارشی از یک نمونه واقعی
    هوش هیجانی و مدل چهارعاملی گلمن
    آیا روان شناسان اینترنتی رایگان واقعی هستند؟

۳-زمانی را به خودآگاهی اختصاص دهید.

اهمیت اختصاص زمانی برای افزایش خودآگاهی از آن جهت است که بتوانید عزت نفس آسیب دیده ی خود را بازسازی کنید.

در این شرایط ممکن است احساس کنید فردی دوست داشتنی نیستید، مستحق ارزش و احترام نبوده اید و یا اینکه زندگی خوب در شان شما نبوده است.

خودآگاهی به شما کمک خواهد کرد تا نقاط مثبت و منفی تان را در کنارهم نظاره کنید و خود را به عنوان فردی واقعی بپذیرید.

برای این منظور، یست از نقاط ضعف و قوت خود تهیه کنید.

می توانید از دیگران نیز تقاضا کنید تا در مورد ویژگی های تان بازخوردهایی ارایه دهند.

 پس از تکمیل لیست ویژگی ها، نیازمند آن هستید که ویژگی های مثبت را هر روز به خود یادآوری کنید و برای جبران نقاط ضعف تان برنامه ریزی کنید.

نتیجه ی نهایی حرکت در این مسیر، این خواهد بود که خود را به عنوان فردی عزت مند می پذیرید و احساسات منفی را به قدرت گذشته تجربه نخواهید کرد.
۴- پاسخی برای سوال ” دلایل اصلی شکست ” پیدا کنید.

تجربه ی طلاق، تجربه ای حاکی از شکست است مگر آنکه بتوانید از آن به شیوه ای مثبت درس بگیرید.

بدین منظور لازم است به این سوال اساسی پاسخ دهید که ” دلایل اصلی شکست در زندگی مشترک من چه بود؟ ” و یا ” اگر چه رفتارهایی را بروز می دادم/ نمی دادم، زندگی موفقیت آمیزی داشتم؟ ”

به یاد داشته باشید که آگاه نبودن نسبت به دلایل شکست، احتمال تکرار شکست را افزایش خواهد داد.

تلاش کنید تا به دلایل عدم موفقیت خود آگاه شوید و آنها را اصلاح کنید.

ممکن است در این مسیر نیازمند استفاده از کمک های تخصصی یک روانشناس یا مشاور خانواده نیز باشید.

به عنوان مثال در صورتی که دایما در دام افراد سوء استفاده گر و غیر حمایت گر می افتید، بررسی طرحواره های ناکارآمد اولیه تان به شما کمک خواهد کرد تا این چرخه را متوقف کرده و روابط سالم تری را تجربه کنید.
۵- از تفکر شناسایی مقصر، فاصله بگیرید.

ذهن افرادی که طلاق را تجربه کرده اند به صورت ناخودآگاه در پی یافتن مقصر است.

ممکن است زمان زیادی را به این اختصاص دهید که مقصر اصلی این شکست چه فرد یا افرادی بوده اند؟

بررسی ها نشان می دهد که نشخوار افکاری از این دست نه تنها به حل مشکل تان کمکی نخواهد کرد بلکه احتمال افسردگی را تا حد زیادی افزایش می دهد.

بهتر است برای کمک به خودتان از این افکار فاصله بگیرید و تلاش کنید تا سهم خودتان در رابطه را شناسایی و اصلاح کنید.

نویسنده : مرکز مشاوره روانشناسی ایران


 همزمان با ابعاد مختلف رشد جسمی، روانی و حرکتی کودکان، توانایی های زبانی آن ها نیز تغییر می کند.

ممکن است برخی از کودکان زودتر از هم سن و سال های خود شروع به سخن گفتن کنند و یا به گونه ای قابل توجه، صحبت های اطرافیان را بهتر درک کنند.

در حقیقت رشد زبانی کودکان مختلف نیز می تواند با هم متفاوت باشد و با توجه به تاثیرات قابل توجه زبان بر ابعاد مختلف زندگی از جمله برقراری ارتباط، یادگیری، مهارت های خواندن، درک مطلب و در این مطلب قصد داریم تا شما را با رشد زبانی کودکان و جزییات آن بیشتر آشنا کنیم.

رشد زبانی چیست؟

نظریه پردازان زیاید از جله اسکینر، چامسکی، پیاژه، لوریا، برونر  و ویگوتسکی به بررسی مساله رشد زبانی پرداخته اند.

رشد زبانی از دو بخش مهم زبان بیانی و زبان دریافتی تشکیل شده است. می توان گفت زبان بیانی عبارت است از اینکه کودک بتواند از طریق صحبت کردن با دگران ارتباط برقرار کند و یا مطالب را به درستی بنویسد.

زبان دریافتی نیز به معنای توانایی کودک در درک گفته های دیگران به صورت کلامی و نوشتاری است.

بنابراین کودکانی که از رشد زبانی خوبی برخوردارند، می توانند معانی مد نظر خود را به راحتی به دیگران منتقل کنند و معنای کلام و نوشتار دیگران را نیز به خوبی دریابند.

عوامل تاثیر گذار بر رشد زبانی کودک

تحقیقات انجام شده در حیطه ی رشد زبانی نشان دهنده ی آن است که عوامل مختلفی در کنار یکدیگر قرار می گیرند و رشد زبانی فرد را پیش بینی می کنند.

به عنوان مثال لازم است تا مجموعه ای از عوامل رشد عمومی، رشد حواس، مغز، اعصاب، سیستم عصبی مرکزی، رشد فعالیت های عالی ذهنی و چگونگی شکل گیری طرح های رشد زبانی به درستی پیش روند تا فرد به رشد زبانی مطلوب دست یابد.

 

رشد زبانی کودکان چگونه آغاز می شود؟

ممکن است برای شما نیز این سوال ایجاد شود که کودکان چگونه زبان را یاد می گیرند؟ آیا آن ها در ابتدا زبان دریافتی را می آموزند و یا زبان بیانی را؟

پژوهش های انجام شده نشان می دهد که در پایان اولین سال زندگی کودک، فهم زبانی ایجاد می شود.

این بدین معناست که کودک قبل از انکه بتواند کلمه ای را بیان کند، برخی از کلمات و اصطلاحات را می فهمد و سپس تلاش می کند تا آن ها را به کار ببرد.

کلارک معتقد است وقتی کودکان کلمه ای را می شنوند، شروع به حدس زدن در مورد معنای آن می کنند و سپس تلاش می کنند تا ضمن به کار بردن آن کلمه، حدسیات خود را امتحان کنند.

بر اساس به آزمون گذاشتن حدسیات، کودک می تواند به تدریج متوجه معنای کلمات شود و آن ها را بیاموزد.

در مرحله ی بعد کودک تلاش می کند تا از طریق کلماتی که یادگرفته با محیط ارتباط برقرار کند و زبان بیانی را نیز رشد دهد.

رشد زبانی از تولد تا 8 سالگی

به عنوان یک والد، مربی و یا فردی که با کودکان در ارتباط هستید، آگاهی از مراحل رشد زبانی به شما کمک می کند تا بتوانید برای بهبود آن برنامه ریزی کنید.

رشد زبانی کودکان نیز ار الگوی عمومی رشد تبعیت می کند. در ابتدا کودک تلاش می کند تا از طریق گریه و اصوات مختلف با دیگران ارتباط برقرار کند.

سپس در اواخر ماه دوم تولد، خندیدن، ابزار دیگری است که به ابزارهای زانی کودک افزوده می شود.

در یک کودک 5 یا 6 ماهه شاهد آن خواهید بود که شروع به هجاسازی می کند و از این طریق، تمایل به برقراری رابطه با دیگران را نشان می دهد.

این هجاها در طول زمان بیشتر میشوند و کودک یک ساله می تواند اولین کلمه ی با معنی را تولید کند.

جالب است بدانید که که کودکان در یادگیری زبان، بیش از آنکه تولید کننده باشند، دریافت کنندگان خوبی هستند.

بدین معنا که آن ها قبل از آنکه ده کلمه را بگویند، 50 کلمه را می فهمند و به عبارتی واژگان دریافتی آن ها 5 برابر واژگانی است که تولید کرده اند.

به طو میانگین می توانیم بگوییم که کودکان در سن 2.5 سالگی، حداقل 50 کلمه را بیان می کنند و روند پیچیده ی دریافت و انتقال زبان را از کلمه به جمله سازی گسترش می دهند.

به گونه ای که کم کم جمله سازی می کنند و قواعد زبانی را نیز یاد می گیرند.

با ورود به مدرسه و به ویژه پس از 8 سالگی، کودکان بر زبان، آگاهی کاملی یافته  و کارکردهای مختلف آن را به خوبی درک می کنند.

 

چگونه می توان رشد زبانی کودک را بهبود داد؟

همانطور که گفته شد، رشد زبانی کودک نیز همانند سایر ابعاد رشد، روندی مرحله به مرحله دارد. این بدین معناست که ایجاد فشار و اجبار برای جهش از مرحله ای به مرحله یدیگر نه تنها به سود کوک نیست بلکه می تواند رشد او را مختل کند.

به عنوان مثال خط خطی کردن یکی از مهم ترین فعالیت های کودک است زیرا می تواند به رشد زبان و بعدها بر توانایی خواندن تاثیر بگذارد.

کودک ۵ یا ۶ ساله ای که هنوز خط خطی می کند باید پیش از آنکه بتواند بخواند یا بنویسد، این مرحله را به پایان برساند.  بنابریان تحمیل کودک به جهش از این مرحله مهم، یادگیری او را کند می کند و به او صدمه ی عاطفی قابل توجهی می زند.

نویسنده : سایت کودکانه


آیا کودکان شما شلوغ می کنند و همه چیز را به هم می زنند؟ آیا صدای تلویزیون زیاد است و صدا تیراندازی مربوط به بازی های ویدئویی شما را عصبی می کند؟ این مواردی که به صورت مداوم در خانه شما صورت می گیرد، منجر به عصبی شدن شما خواهد شد.

همچنین همسایه ها و دوستانتان هم سر و صدا می کنند و همسر شما در حمام منتظر است تا سر و صداها کم شوند و محیط خانه آرام شود. آیا این صداهای وحشتناک برای شما هم آشنا هستند؟

در صورتی که پاسخ شما بله باشد، نباید بیش از این منتظر بمانید و باید همین الان شروع به ایجاد یک محیط آرام در خانه خودتان بکنید تا بتوانید یک زندگی آرامش بخشی را در کنار اعضای خانواده تان داشته باشید.

مراحل
۱٫ تمایل داشتن به اجرای یک سری محدودیت ها و مطمئن شدن در مورد اجرای آنها.

شاید این مورد اولین و مهمترین چیزی می باشد که باید انجام دهید. این مورد به معنای در نظر گرفتن یک سری محدودیت هایی برای زمان ها، میزان صداها و فعالیت ها و زمان خوابیدن می باشد.

این قوانین در مورد والدین هم وجود دارد؛ در صورتی که کودکان برای رفتن به مدرسه والدینشان را از خواب بیدار کنند، این وضعیت یک وضعیت نامناسبی برای والدین خواهد بود که هر صبح اتفاق می افتد.

در صورتی که والدین همزمان با کودکان بخوابند، بیدار شدن در هر روز صبح برای آنها یک کار سختی نخواهد بود؛ خوابیدن یک مورد مهمی برای والدین می باشد، ولی آنها نباید انتظار داشته باشند که در حین رفتن کودکان به مدرسه بخوابند.

۲٫ یک خانه آرام تر را تصور کنید.

چه چیزی می بینید؟ مواردی که تصور کرده اید را بنویسید و به منظور دستیابی به یک محیط خانگی آرام تر، این موارد را به عنوان اهداف خودتان در نظر بگیرید.

شما در ذهن ناخودآگاه خودتان یک تصویر درستی از یک خانه ای خواهید داشت که می خواهید در چنین خانه ای زندگی کنید – همواره این مورد را در نظر داشته باشید و به تدریج برای دستیابی به آن تلاش کنید.

۳٫ بنشینید و یک لیست از مواردی تهیه کنید که منجر به ایجاد بیشترین صداها می شوند و آرامش خانه شما را از بین می برند.

این موارد عبارت از اولین مواردی هستند که شما باید در مورد محدودیت های اعمال شده در نظر بگیرید. زمانی که قرار است یک مهمان به خانه شما بیاید، صدای تلویزیون را کم کنید و میزان استفاده از کامپیوتر را محدود کنید. همچنین یک سری محدودیت هایی را برای موارد کوچک در نظر بگیرید.

کودکان به اسباب بازی ها و سرگرمی نیاز دارند، ولی این بدان معنا نیست که آنها به تلویزیون و بازی های ویدئویی نیاز دارند.

سعی کنید که فرزند شما به جای بازی های ویدئویی، به بازی هایی همانند شطرنج، Mahjong (یک بازی چینی که با ۴ نفر و ۱۴۴ کاشی انجام می شود) و تخته نرد مشغول شود.

همچنین هزینه مربوط به بازی های قدیمی و بازی های تخته ای بسیار کمتر از هزینه بازی های تلویزیونی و بازی های ویدئویی دارای میز فرمان است.

۴٫ مشخص کردن یک جدول مربوط به وظایف.

این جدول وظایف باید برای هر یک از اعضای خانواده وجود داشته باشد و شامل روزها و تاریخ های سررسید باشد.

هر چقدر که کار مشخص شده بزرگتر باشد، باید چارچوب زمانی در نظر گرفته شده برای آن هم طولانی تر باشد تا فرد به آرامی بتواند آن را انجام دهد – در واقع فرد بتواند کار خودش را به صورت بخش به بخش انجام دهد، به جای اینکه شعبده بازی بکند و همه کارها را به صورت یکجا انجام دهد.

۵٫ همه موارد در هم ریخته را مرتب کنید.

بی نظمی و در هم ریختگی منجر به ایجاد استرس، عجله و عدم توانایی برای درست فکر کردن می شود. هر چقدر که وسایل کمتری در روبروی شما وجود داشته باشد، احساس آرامش بیشتری خواهید داشت. همچنین مشخص است که این شرایط به تمیزکاری کمتری هم نیاز خواهد داشت.

در صورتی که کودکان اسباب بازی ها، کتاب ها و بازی هایی زیادی داشته باشند، در منظم کردن این موارد به آنها کمک کنید. آنها می توانند وسایل خودشان را در انبارها نگهداری کنند، ولی به آنها بگویید در صورتی که وسایل شان سه بار پشت سر هم در اتاق پخش شده باشد و جمع نشود، این وسایل را به نزدیک ترین مغازه خیریه خواهید داد.

شما باید قصد چنین کاری را به صورت واقعی داشته باشید و برای اینکه این کار شما یک تاثیر مناسبی داشته باشد، باید خودتان را برای چنین کاری آماده کنید.

۶٫ همزمان با اینکه درست می کنید، تمیز کنید.

در صورتی که شما بتوانید وسایل استفاده شده در آشپزی را در حین آماده شدن غذا بشورید، در این صورت ظرف های آلوده کمتری خواهید داشت. همین مورد در رابطه با تمامی وسایل مورد استفاده در حین هر کار دیگری هم مصداق دارد – به هر فردی آموزش دهید که بعد از استفاده کردن از هر وسیله ای، آن را به جای قبلی خودش برگرداند.

یک سری سبد ها و صندوق های انباره ای بخرید و آنها را برچسب گذاری کنید و افراد خانواده را تشویق کنید که وسایل مورد استفاده را به جای قبلیش برگردانند.

۷٫ برای وعده های غذایی برنامه داشته باشید.

در صورتی که همواره نگران این مسئله هستید که چه غذایی را برای شام آماده کنید، هر هفته نیم ساعت از وقت خودتان (معمولا عصر یک شنبه زمان خوبی است) را صرف تهیه یک برنامه غذایی برای هفته آینده کنید.

این بدان معنا نیست که شما باید یک برنامه غذایی خاصی را در نظر بگیرید یا همه وقت خودتان را صرف آشپزی کنید، ولی حداقل بنویسید که پاستا – دوشنبه”، استیک – سه شنبه”، پیتزا – چهارشنبه”، سوشی – پنج شنبه”، بیرون رفتن – جمعه”. در این حالت شما یک ایده ای را در مورد وعده غذایی اصلی خواهید داشت و در حالی که عناصر اصلی در دسترس شما قرار دارند، می توانید هر شب در مورد چاشنی ها و سبک مورد استفاده تصمیم گیری کنید.

نویسنده : همسرانه


آیا خانواده شما یک خانواده سوء استفاده کننده یا مخربی است یا اعضای آن وظایف خودشان را به درستی انجام نمی دهند؟ تصمیم گیری در مورد نپذیرفتن خانواده خود یک تصمیم ساده ای نمی باشد؛

ولی در برخی مواقع بهترین روش ممکن برای جدا شدن از گذشته دردناک و محافظت از خودتان، فرزندانتان و دارایی خودتان در برابر خطرات آینده، از بین بردن ارتباط خود با خانواده می باشد.

شما با توجه به سن و موقعیت (و جایی از جهان که در آنجا زندگی می کنید)، می توانید از یک سری ابزارهای قانونی برای دور نگهداشتن خانواده از خودتان استفاده کنید.
روش یک از دو
دور ماندن از خانواده در دوران کودکی

۱٫ از خدمات محافظت از کودکان استفاده کنید.

در صورتی که سن شما کمتر از ۱۸ سال باشد و احساس کنید که محیط زندگی شما یک محیط خطرناکی است، برای دریافت کمک به خدمات محافظت از کودک که در منطقه تان وجود دارند، مراجعه نمایید. این کار مهمترین و اولین اقدامی می باشد که شما باید برای دستیابی به یک محیط ایمن انجام بدهید.

زمانی که شما از خانواده خودتان طرد شده باشید، CPS به شما کمک خواهد کرد تا در برابر آسیب های احتمالی ایجاد شده از طرف خانواده خودتان ایمن باشید.

در صورتی که در مورد تماس گرفتن با CPS تردید داشته باشید، در رابطه با گزینه های در دسترس خودتان با یک معلم، مشاور مدرسه یا والدین دوستان خودتان صحبت کنید.

نکته ای که باید در نظر داشته باشید، عبارت از این مورد است که به محض اینکه به سن ۱۸ سالگی برسید، والدین شما از نظر قانونی حق نخواهند داشت تا در مورد شما تصمیم گیری کنند.

شاید شما با خانواده خودتان زندگی نکنید، ولی آیا آنها واقعا خطراتی را برای شما ایجاد می کنند؟ در صورتی که جواب شما خیر» باشد، شاید بهترین انتخاب برای شما، ماندن در خانواده باشد. زمانی که به سن ۱۸ سالگی برسید، شما می توانید هر طور که خودتان مایل باشید زندگی کنید.

۲٫ در مورد جدا شدن خودتان از خانواده تصمیم گیری کنید.

در صورتی که شما نوجوان باشید، راه قانونی مربوط به جدا شدن از خانواده، عبارت از مستقل شدن” از آنها می باشد. این بدان معنا است که با شما به عنوان یک فرد بزرگسال، یک برخورد قانونی صورت خواهد گرفت و این حق را خواهید داشت که در مورد خودتان تصمیم گیری کنید و والدینتان از این به بعد، سرپرست های قانونی شما نخواهند بود.

در اکثر کشور ها، شما باید حداقل ۱۶ ساله باشید تا بتوانید درخواست مستقل شدن از خانواده را بدهید. این انتخاب زمانی می تواند یک انتخاب درستی باشد که موارد زیر در مورد شما مصداق داشته باشند:

• والدین شما افراد سوء استفاده کننده ای باشند.
• والدینتان نتوانند از شما محافظت کنند.
• وضعیت موجود در خانه والدینتان، برای شما نفرت انگیز باشد.
• شما از نظر مالی مستقل باشید و بخواهید که حقوق مربوط به یک فرد بزرگسال را داشته باشید.

۳٫ داشتن استقلال مالی.

دادگاه اجازه مستقل شدن را به شما نخواهد داد، مگر اینکه بتوانید اثبات کنید که می توانید از والدین خودتان مستقل باشید و همانند یک فرد بزرگسال زندگی کنید.

این شرایط به معنای داشتن پول کافی برای تامین هزینه مربوط به محلی که در آن زندگی می کنید، خرید لوازم، داروهای پزشکی و سایر مخارج می باشد.

در صورتی که شما مستقل شده باشید، خانواده شما هیچ مسولیتی در قبال پرداخت پول برای تامین نیازهای مبنایی شما نخواهد داشت.

این پروسه را از طریق پیدا کردن کار در سریعترین زمان ممکن شروع کنید. تا جایی که می توانید پول پس انداز کنید؛ پول به دست آمده را برای مواردی خرج نکنید که هیچ نیازی به آنها ندارید.

از خانه مربوط به والدین خودتان بیرون بیایید و به آپارتمان خودتان بروید. همچنین شما تا زمانیکه مشخص شود این استقلال دائمی و قطعی می باشد، می توانید در کنار یکی از دوستان یا بستگان خودتان بمانید.

۴٫ از والدین خودتان اجازه بگیرید.

در صورتی که والدینتان موافقت کنند که نمی خواهند از نظر قانونی مسولیتی در برابر شما داشته باشند، در این صورت فرآیند مستقل شدن به صورت راحت تری انجام خواهد شد.

در صورتی که آنها با مستقل شدن شما موافقت نکنند، در این صورت شما باید اثبات کنید که آنها والدین مناسبی نمی باشند.

۵٫ تشریفات اداری را انجام بدهید.

شما باید درخواست مربوط به مستقل شدن را پر کرده و ارائه بدهید؛ شما می توانید در دادگاه منطقه ای خودتان این برگ درخواست را تهیه کنید.

همچنین شما باید برگه های مربوط به وضعیت مالی، وضعیت شغلی و وضعیت زندگی خودتان را هم پر کنید.

در صورت امکان سعی کنید که در حین پر کردن این برگه ها، از یک نوع کمک قضایی استفاده نمایید.

یک وکیلی که با قوانین موجود در ایالت یا کشور شما آشنا است، می تواند در طول این فرآیند به شما کمک کند تا مطمئن شوید که همه برگه ها را به صورت درستی پر کرده اید.

برای این منظور سعی کنید از روش های مربوط به نحوه استخدام یک وکیل در حین داشتن درآمد پایین استفاده نمایید.

۶٫ در جلسات مقدماتی و جلسات تعیین شده توسط دادگاه حضور داشته باشید.

بعد از آنکه شما درخواست و سایر برگه های خودتان را به دادگاه تحویل بدهید، یک تاریخی را برای جلسه مقدماتی دریافت خواهید کرد که هر دو شما و والدینتان باید در آن جلسه حضور داشته باشید.

وضعیت شما بررسی خواهد شد و در صورتی که والدینتان نسبت به مستقل شدن شما اعتراض داشته باشند، شما باید در جلسات دادگاه حضور داشته باشید تا اثبات کنید که والدینتان صلاحیت کافی را برای سرپرستی شما ندارند.

ممکن است که بعد از جلسه مقدماتی، یک بررسی از وضعیت خانه شما صورت بگیرد.

در صورتی که با موفقیت اثبات کنید که شما می توانید (و باید) همانند یک فرد بزرگسال زندگی کنید، در این صورت هیچ مشکلی برای جدا شدن از والدین و اعضای خانواده تان نخواهید داشت – به صورت مناسبی از آنها جدا خواهید شد.

نویسنده : همسرانه


بودن خانواده می تواند به دلیل ارزش های فرهنگی یک موضوع منحرف کننده ای باشد، ولی بودن اعضای خانواده در کنار یکدیگر یک مورد کامل عادی و صحیحی می باشد.

در واقع در نظر گرفتن برهنگی به عنوان یک حالت طبیعی و نرمال می تواند به کودکان شما کمک کند تا یک تصویر بدنی سالمی را به دست بیاورند و زمانی که به سن رشد می رسند، قرار ملاقات های (عشقی) سالمتری داشته باشند.

با این وجود، تمرین بودن در خانواده به صورت ایمن اهمیت زیادی دارد. شما می توانید این کار را از طریق آموزش دادن به کودکتان در مورد بودن، مشخص کردن قواعد و محدودیت ها و شناسایی مشکلات بالقوه انجام دهید.
روش یک از سه:
آموزش دادن به کودکان در مورد بودن
۱٫ به فرزندتان آموزش دهید که بودن یک مورد طبیعی می باشد و مربوط به نیست.

بر اساس فرهنگی که شما در آن زندگی می کنید، ممکن است بودن را به عنوان یک مورد جنسی در نظر بگیرید. با این وجود، این حالت طبیعی ترین حالت ممکن می باشد.

زمانی که شما در کنار فرزندانتان هستید، یک رفتار طبیعی و نرمالی داشته باشید.

آنها را تشویق کنید که بودن را به عنوان یک بخش مهمی از هویت انسانی در نظر بگیرند، نه به عنوان یک کار جنسی.

بودن وما به معنای تحریک جذابیت جنسی نیست. در خانواده خودتان و بودن را از هم جدا کنید تا بودن در محیط خانوادگی به صورت مناسبی تمرین شود.

هشدار: بهترین حالت این است که حالت بودن خانواده را در زمانی که بچه های شما در سنین پایینی هستند، به آنها آموزش دهید.

در صورتی که شما بچه های بزرگی داشته باشید، باید بودن را در زمانی تمرین کنید که این بچه ها در کنار شما نباشند، هر چند که آنها با این موضوع هیچ نوع مشکلی نداشته باشند.

۲٫ بودن ایمن در مقابل جنس مخالف را از سنین اولیه آموزش دهید.

یکی از بزرگترین چالش های خانواده، عبارت از سر و کار داشتن با جنسیت های متفاوت می باشد. کودکان سوالات زیادی دارند و ممکن است برخی افراد در کنار شما راحت نباشند.

نحوه بودن در مقابل جنس مخالف را از همان اوایل کودکی یا هر چه زودتر به فرزندانتان آموزش دهید.

به سوالات فرزندانتان در مورد تفاوت های مربوط به بدن اعضای مختلف خانواده، همانند اندام های جنسی و موی بدن، پاسخ دهید. شاید شما این پاسخ را بدهید که من موی بیشتری نسبت به شما دارم، چرا که من بالغ و بزرگ هستم.

شما هم در آینده مو خواهید داشت” یا شما یک آلت تناسلی مردانه دارید و خواهر شما واژن دارد، به همین دلیل آلت تناسلی شما با هم متفاوت است.”

توضیح بدهید که در رابطه با لمس کردن، چه چیزی مناسب و چه چیزی نامناسب می باشد.

ممکن است بگویید که لمس کردن شما به نحوی که منجر به ایجاد ناراحتی در شما شود، یک مورد مناسبی نمی باشد. همچنین هیچ شخصی نباید این بخش از بدن شما را لمس کند.”

دیده شدن بدن والدین به صورت توسط فرزندان، در صورتی که به صورت ی نباشد و کودک مشکلی در رابطه با آن نداشته باشد، هیچ نوع ایرادی ندارد.

۳٫ در حین بودن، تصویر بدنی سالم را برای فرزندانتان آموزش دهید.

یکی از مهمترین مزیت های تمرین کردن بودن خانواده، ایجاد یک تصویر بدنی سالم و مناسب برای کودکتان می باشد.

زمانی که شما در کنار آنها هستید، راحت باشید و به بدن خودتان افتخار کنید. علاوه بر این، زمانی که در کنار فرزندانتان قرار دارید، هیچ وقت نسبت به بدن خودتان انتقاد نکنید.

به جای اینکه بگویید این کاش از دست این شکم راحت می شدم”، بگویید که من خوشحالم که بدن من توانسته است تو را به دنیا بیاورد.”

۴٫ زمانی که در یک جمع خانوادگی قرار دارید، از بروز تمایلات جنسی اجتناب کنید.

هر چند که احساسات جنسی یک مورد عادی و سالمی می باشند، ولی فقط باید در جاهای خلوت این احساسات را بروز دهید.

در غیر این صورت ممکن است که بچه های شما در رابطه با موارد درست و نادرست دچار اشتباه شوند.

در صورتی که شما تحریک شده باشید، آلت تناسلی خودتان را بپوشانید یا با آوردن یک بهانه ای به یک اتاق دیگری بروید.

همچنین در زمانی که فرزندانتان در کنارتان قرار دارند، هیچ وقت همسر خودتان را به صورت ی لمس نکنید.

برای مثال زمانی که فرزندانتان در کنارتان قرار دارند، همسرتان را فشار ندهید یا اندام های تناسلی وی را لمس نکنید. شاید فرزندانتان فکر کنند که آنها هم باید این کار را انجام دهند، چرا که شما این کار را برایشان مدلسازی می کنید.

۵٫ به آنها توضیح دهید که هنجار های فرهنگی متفاوتی در مورد برهنگی وجود دارند.

در مورد بودن، هر فرهنگی ارزش های مختص به خودش را دارد. برای مثال، فرهنگ های اروپایی در مورد بودن در محیط خانواده و محیط عمومی، بازتر می باشد؛ این در حالی است که سایر فرهنگ ها معتدل تر هستند.

وجود داشتن ارزش های فرهنگی متفاوت و سوال پرسیدن در مورد ارزش های موجود در مکانی که شما زندگی می کنید، هیچ نوع مشکلی را ایجاد نمی کند.

با این وجود، در رابطه با این تفاوت ها با فرزندانتان صحبت کنید تا آنها درک مناسبی از تفاوت موجود در زندگی خودشان و زندگی دوستانشان داشته باشند.

ممکن است شما بگویید که ما در خانواده خودمان دوست داریم که به طبیعت نزدیک باشیم و از بدنمان تجلیل می کنیم.

این بدان معنا است که بودن در کنار اعضای خانواده برایمان یک مورد عادی می باشد.

برخی از دوستان شما به دلیل اینکه دارای ارزش های خانوادگی متفاوتی هستند، ممکن است که این شرایط برایشان عادی نباشد.”

نویسنده : همسرانه


آیا می دانید چگونه یک کودک خوش بین تربیت کنیم؟ مهم تر از همه، کودکانی که نیمه پرلیوان را می بینند بهتر می توانند در برابر چالش های زندگی مقابله کنند و شادتر باشند. در ادامه شش نکتهوجود دارد که به شما کمک می کندبا دیدگاهی آفتابی به زندگی بنگرید.

دلایل زیادی در ترغیب خوش بینی در کودکان ما وجود دارد از جمله آنها می توان به اثرات بادوام مثبت بر بهزیستی روانی و جسمی آنها اشاره کرد (آیا می دانستید که خوش بین ها به احتمال زیاد بیش از صد سال عمر می کنند؟) اما چطور به سوی پرورش کودک خوش بین برویم؟ شش نکته زیر برای تازه واردها پیاده کنید و نظاره گر اثرات مثبت آن در بقیه اعضای خانواده خود باشید.

کمتر شکایت کنید

افسانه اغلب داد و بیداد می کند طوری که با فریاد پسران 2 و 4 ساله اش را از زیر باران با مراقب کودک سوار ماشین می کند و می برد. او ممکن است بگوید”ما هرگز نمی خواستیم به آنجا برویم” یا”ما همیشه دیر میاییم.


گرچه تمرکز بر افکار و احساسات مثبت نوعی بدبینی کلاسیک است. هر چه بیشتر برای مسائل مالی آه و ناله کنید یا روز کاری را سخت تر کنید بیشتر احتمال دارد فرزندان شما نیز همان ها را یاد بگیرند. در واقع، درمورد چیز هایی صحبت کنید که موفق بوده اند (من امروز در محل کارم یک پروژه بزرگ را تمام کردم) یا”من امروز در اداره پست به بهترین شکل برخورد کردم”. مهناز بعد ازشام با دوقلوهای نُه ساله اش گل ها و تیغه ها”بازی می کند؛ که در آن هر یک از اعضای خانواده می توانند به بهترین و بدترین شکل ممکن حوادث اتفاق افتاده برای خود در طی روز را بازگو کنند. به جای گله کردن از ناراحتی هاباید هدف تمرکز بر مثبت ها باشد. رسیدن به فینال بازی بخش دلخواه مهناز است. او می گوید”همه ما در کاشتن یک نهال امید برای فردا سهیم هستیم”

انتظارات بالا داشته باشید

زیبا حتی قبل از شروع پیش دبستانی پسرهایش برای یادآوری به آنها فهرستی از کارهایی برای انجام دادن از قبیمان خواب، لباس پوشیدن، مسواک زدن و مرتب کردن اتاق را در بالای کلید برق اتاق آنها چسباند. مادری می گوید به آنها اجازه پایین آمدن برای خوردن صبحانه را نمی دهم تا وقتی که همه کارها را انجام دهند. در حالی که بیکر اساساً برای کاهش بارکاری خودش از قبل برنامه ریزی می کرد خیلی زود متوجه شد که پسرانشاز این برنامه روتین نیز سود می برند. او می گوید آنها هیجان زده همه پله ها را پایین آمدند و گفتند مادر تختخواب خود را خیلی خوب مرتب کردیم. بیا ببین. آنها احساس غرور زیادی داشتند”.

کودکان نگرش”خواستن توانستن است” خوش بینانه ای ایجاد نمی کنند تا زمانی که آنها فرصتی برای اثبات ارزش خود بداشته باشند. دکترتامر چانسکی روانشناس کودک و نویسنده کتاب کودک گوید واگذار کردن کارهای نیمه تمام به کودکان برای کامل کردن موحب ایجاد احساس شایستگی در آنها می شود. این کارها باید متناسب با سن کودک باشند از آنجایی که سرآغاز موفقیت در کودکان می شود. کودک دوساله می تواند اسباب بازی ها را جمع کند؛ کودک سه ساله لباس های کثیف را درون سبد بیندازد، کودک چهار ساله بشقاب ها را با خود تا ظرفشویی حمل کند، کودک پنج ساله سطل زباله را خالی کند و کودک شش ساله توانایی مرتب کردن لباس های شسته شده را دارد.

ریسک پذیری معقول را ترغیب کنید

برای همه ما سخت است که از فرزندان خود در برابر آسیب هامحافظت کنیم. سقوط میله های میمون ها جلوی دوستان یا پیوستن به لیگ هاکی روی یخ آن هم وقتی که شما اسکیت سواری بلد نیستید موجب احساس شرمندگی می شود پس کاملاً طبیعی است که بخواهیم از فرزندان خود در این گونه موقعیت ها حمایت کنیم. اما او را از انجام این کارها بر حذر دارید زیرا ممکن است به اندازه دیگر کودکان ماهر نباشد لذا اعتماد به نفس او از بین می رود و کم کم بدبینی در او نمایان می شود.دکتر میشل تامپسون مشاور و نویسنده به والدین تأکید می کند؛ شما به راحتی با تسلط و کنترل گریمسبببی اعتمادی کودک می شوید. به کودک پیش دبستانی خود اجازه دهید تا به تنهایی در حیاط پشتی بازی کند یا بدون همراهی شما مانند یک اسکورت به گردش میدانی درسی برود. با گذشت زمان کارهای پرخطر بزرگتری مانند صخره نوردی جشنواره ای یارفتن به اردوهای تابستانی دور از خانهرا متقبل می شوند. دکتر تامسون می گوید شما که نمی خواهید کودک خود را از امتحان کردن حوادث جدید بترسانید. شما دوست دارید او به خانه برگردد و بگوید مامان، از پسش براومدم!”

منبع :شش نکته برای تربیت کودک خوش بین-تربیت کودک


برنامه‌های مهاجر

هر روز صبح برای نوگلان باغ امید برنامه‌ای با عنوان شکوفه‌ها پخش می‌شود. بخش اعظم برنامه با پخش تصویر تعدادی بچه روی صندلی‌های کنار هم در محیطی کوچک می‌گذرد. مجری برنامه یا همان خاله مجری از بچه‌ها نام‌هایشان را می‌پرسد (که البته تا اینجا فرق چندانی نرگس ندارد) و بعد از آن بینندگان را به دیدن یه برنامه» دعوت می‌کند. این یه برنامه» اصولا تصاویری است از هنرنمایی‌های گروه اجتماعی برنامه در مکان‌های مختلف. مثلا در مهدکودکی، مدرسه‌ای جایی. چون در تمام طول پخش برنامه، بالای تصویر شماره تلفن‌هایی حک شده که شما می‌توانید از طریق تماس با یکی از آنها، گروه شکوفه‌ها را در مجالس خود ببینید.


مسابقه

یکی از مسابقاتی که خاله انجام می‌دهد: بچه‌ها کی می‌تونه پنج بار بگه دایی چاقه، چایی داغه» و ما شاهد تلاش همه بچه‌ها هستیم و این چیزی بین پنج تا ۱۰ دقیقه زمان می‌برد.


گریم

اگر از پارکی یا شهربازی‌ای عبور کرده باشید، حتما هنرمندی را دیده‌اید که صورت بچه‌ها را نقاشی کرده و آنها را تبدیل به روباه، خرس، سگ، گرگ، چلپاسه و… می‌کند. حالا شما در این برنامه می‌توانید تمام روند تبدیل‌شدن یک خردسال به یک سگ را تماشا کنید.

جالب توجه‌ترین نکته حین پخش برنامه، تبلیغاتی است که به صورت زیرنویس به نمایش درمی‌آید. می‌توانید حدس بزنید اکثرشان در مورد چیست. دستگاه‌های تقویت جنسی! که اصرار زیادی دارند به هولوگرامشان توجه شود. از اینها که بگذریم، شما کودکی را تصور کنید که در خانه نشسته و مشغول تماشای خاله و شیرین‌کاری‌هایش است و در عین حال از مادرش می‌پرسد: مامان لارجر باکس چیه؟ منم می‌خوام!»


مسابقه تلفنی

این برنامه بی‌نظیر است. این را جدی می‌گویم. به نظرم صدا و سیمای خودمان چنین چیزی کم دارد. مطمئنم جذابیتش خیلی خیلی بیشتر از فاصله‌ها» و اینهاست.

شرح ماجرا:

مجری پرانرژی(!) برنامه، که اکثر مواقع جوانی است با تیپ و قیافه‌ای منحصربه‌فرد به نام مثلا: آقا مهدی»، از شما می‌خواهد با شماره‌های برنامه تماس بگیرید و رمز مسابقه را حدس بزنید. البته گاهی هم به جای استاد – آقامهدی – از چند خانم جوان استفاده می‌شود.

شرح مسابقه:

اگر در این مسابقه شرکت می‌کنید، باید یک کلمه را که پاسخ مسابقه است، پیدا کنید. در طول تاریخ این مسابقه، فکر نمی‌کنم تا حالا پیش آمده باشید که کسی برنده شود. چرا؟ خط بعدی را بخوانید.


یک قسمت از مسابقه:

گوشه تصویر نوشته شده – – – ش.

یعنی رمز مسابقه، کلمه‌ای چهار حرفی است که پایانش ش» دارد. حالا این کلمه حول و حوش چه مضمونی است؟ هیچ کس نمی‌داند! شما باید زنگ بزنید به آقامهدی و هر کلمه چهارحرفی را که پایانش ش» دارد و به نظرتان می‌رسد، به عنوان پاسخ بیان کنید؛ شاید جواب مسابقه باشد!

علت جذابیت:

تمام جذابیت مسابقه مربوط به این رقابت هوشمندانه نیست. ماجرای اصلی در فاصله بین تماس‌های شرکت‌کنندگان صورت می‌گیرد. جایی که یک موزیک (گاهی آدم فکر می‌کند دارد به خود کلمه موزیک» توهین می‌کند!) پخش می‌شود و مجری برنامه در حال انجام حرکات موزون، روی آن لب هم می‌زند. یک بار ببینید عاشقش می‌شوید. شرط می‌بندم.

آموزش میکاپ

در این برنامه مجری که خودش یک آرایشگر و میکاپ آرتیست است یا حداقل بهش می‌خورد این کاره باشد(!)، روی سر و صورت یک دختربچه، فنونش را اجرا کند. آخر سر با یک کوچولو روبه‌رو هستیم که ریخت و قیافه‌اش شبیه کوچولوها نیست. باز هم می‌توانید تصور کنید که دختربچه کوچولوی توی خونه» پس از تماشای برنامه از مادرش می‌خواهد: مامان منم می‌خوام این شکلی شم.»

در طول برنامه، شماره تلفن آرایشگر و سالن زیبایی‌اش را می‌بینید و گاهی تصویر برخی عروس خانم‌هایی که ایشان رویشان فعالیت داشته، پخش می‌شود. پیشنهاد ما این است که اگر بیماری قلبی دارید، به این تصاویر نگاه نکنید، چون دیدن عروس‌هایی که شبیه شخصیت‌های آواتار» شده‌اند، احتمال دارد ناراحتتان کند.

برنامه‌های طنز

– فردی با عنوان استاد ط» روبه‌روی شما نشسته و با میمیک عجیب و غریبش برایتان لطیفه تعریف می‌کند. یکی از لطیفه‌های استاد: آقا! کچله می‌ره تو آرایشگاه. همه نگاهش می‌کنن. می‌گه ببخشید.»

منبع :نقش تبلیغات در خانواده های ایرانی- مشاوره جنسی


مشاوره شاید شما جزء آن دسته از افرادی باشید که زمان کمی را برای رسیدگی به امور خانه و خانواده داشته و به قدری درگیر هستید که مشکلات زندگی را ندیده و یا راه حلی برای آن ندارید. بنابراین ما به شما مرکز مشاوره تلفنی را پیشنهاد می کنیم. به منظور ذخیره زمان و استفاده بهینه از آن و همچنین با هدف کمک به خانواده های ایرانی، مرکز مشاوره و مرکز مشاوره خانواده با راه اندازی مرکز مشاوره تلفنی و مشاور تلفنی خانواده و مشاور تلفنی ازدواج، سعی در کمک به شما توسط مشاوره تلفنی و مشاور تلفنی را دارد تا با سهولت هرچه بیشتر اقدام به برقراری ارتباط با مشاوران ما و مشاور تلفنی کرده و از رهنمود های آنان بهره ببرید.


دوست پسرم قبلا مواد می کشیده. ایا دوباره میره سمت این چیزا؟

سلام من یه دختر ۲۶ ساله ام ، با دوست پسرم چند ساله که باهمیم ، اما خوب شرایط ازدواج نداریم ، یه مدت بعد از اشناییمون بهم گفت که من قبلا مواد مصرف کردم ، گفت که تریاک ، شیشه ، گل کشیدم قبلا، و گفت که شیشه چند بار ، گل چند ماه ، تریاک هم چند کشیدم…

و گفت که به جایی نرسیده بودم که وما نیاز داشته باشه بدنم ، تفننی اینکار میکردم تا اینکه یکی دیدم که همه زندگیش به خاطر مواد از دست داده بود تصمیم گرفتم دیگه نکشم و دیگه هیچوقت نکشیدم !

اما سوال من اینجاست کسی که قبلا این مواد کشیدهممکنه که دوباره بره سمتش ??
یه چیز دیگه اینکه قسمت پایینی دندوناش زرده ، چند بارم جرم گیری کرده فرقی نکرده ، میگه واسه موادی بوده که قبلا کشیدم ??

مصرف مواد چندماهه دندون به این اندازه میتونه زرد کنه ??,یا اینکه به من دروغ میگه و مدت زیادی مصرف میکرده ??
من شنیدم مصرف شیشه یا گل حتی یکبارشم ممکنه روی مغز تاثیر بذاره ، حتی یه سری از دوستام نظرشون اینه که رابطم تموم کنم چون استدلالشون اینه که کسی که قبلا مواد کشیده بازم اینکار میکنه .

من خیلی راجع به این مسئله نگرانم ، میشه هم راهنماییم کنید و هم اینکه یکم بهم اطلاعات بدید .

پاسخ

تمام تصورات شما کاملا درسته و ممکنه ایشون به شما در مصرف مواد دروغ گفته باشه
بهتره کمی از این روابط عاشق و معشوقی بی نتیجه دور بشید و بهتر ایشون رو در نظر بگیرید
چون معمولا کسی که چندین نوع مواد رو برای مدت طولانی مصرف کرده میتونه دوباره به روال سابق خودش برگرده

دوست گرامی خب حدس درستی زدید در مورد دندان ها باید فرد مصرف طولانی مدت داشته باشند تا چنین تغییری ایجاد شود .

ضمن اینکه وقتی فردی انواع مواد مخدر را به صورت تفننی استفاده می کند که همه معتادان اینچنین شرایطی داشتند و اصلا فکر نمی کردند روزی معتاد شوند .

خب طبیعی است که بعدا در شرایط استرس و در معرض اسیب و مشکلات زندگی که قرار بگیرند به این سمت بروند چون این افراد فرقی که با دیگران و یا بهتر بگویم با افراد سالم دارند این است که یک قدرت نه گفتن ندارند و دو مهارت حل مساله درستی را ندارند و فکر می کنند با پناه بردن به مواد می توانند برای لحظاتی از مشکلات دور باشند و غافل از اینکه هر بار باید دوز بیشتری برای تجربه سطح لذت ثابت را تجربه کنند .

بهتره با ایشون ادامه ندهید .حالت منطقی این است مگر اینکه با مراجعه این فرد به پزشک و گرفتن ازمایش از پاک بودن مطلع شوید حداقل پاک بودن چند ساله گرچه تضمین قطعی نیست ولی خب نشان می دهد فرد در حال مبارزه است و بدنش در حال مقاومت است .

ولی تنوع مواد مصرفی بالاست ضمن اینکه طول مدت استفاده هم اهمیت دارد که شما مطلع نیستید به هر حال بهتره ایندتون رو به چنین فردی نسپارید وقتی خودتون می تونید مشکلات رو در اینده پیش بینی کنید .

بحث تغییرات مغزی هم کاملا درست است شیشه باعث ایجاد تغییر در ساختارهای مغزی می شود و به مرور فرد را ناتوان می کند .در نهایت امیدوارم تصمیم درستی بیگرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بیشتر اوقات روی رفتارم کنترل درستی حدارم

سلا خسته نباشید من یه زن متاهل۲۸ساله هستم.

که خداروشکر با همسرم مشکلی ندارم من مشکل رفتار خودم هست که بیشتر اوقات روی رفتارم کنترل درستی حدارم درمقابل سوهخیدهای هپسرم زود ناراحت میشم درمقابل انتقادهایی وکه به من نشون.

میده زود نازاحت میشم حساس و زودرنج هستم ودرمقابل خیلی از رفتار ها خیلی زود عکس العمل نشون.میدم و تا جواب ندم راحت نمیشم …

اصلا زن آرومی.نیستم که زود فو کش کنم متاسفانه کینه ای هستم و رفتار های چسال های قبل رو هم به یادم.میمونه و بعضی وقتا ها با خودم تداعی میکنم و اعصابم.

بیشتر خوزد میشه….همسرم کارش زیاده و وقت أنچنان ناز کشیدن و محبت زیاد رو نداره و من خیلی ازش توقع دارم …خیلی دوست دارم زن آروم و متینی باشم ولی خودم به تنهایی نمیتونم کل کل کردن من و همسرم بیش از حده و من نمیتونم.خودمو کنترل کنم.

اون شوخی شوخی حرفاشو میزنه و به من فسار میاد وقتی هم.ناراحت مبگیشم.بهم.میگه تو جنبه شوخی نداری حالا نمیدونم.من نفکراتم بده یا اون واقعا حرفاشو میزنه لطفا کمکم.کنین که ظرفیتم رو بالا ببرم چون.اد کم.

ظرفیتی هستم و فک میکنم حرف زدن بامن یعنی توهین و شوخی های بیجا

زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر

زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود.

کودکان و حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمی شود با آنها صحبت کرد؛ چون یا در همان لحظه اول از حرف ها و نحوه گفتارتان ناراحت می شود یا پس از ساعت ها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه ادامه داشته است. زودرنجی شدید

کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت می شوند، معمولا تمام حرف ها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت می دهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت می کنند.

برای همین، معمولا ترجیح می دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می پسندند.

غافل از این که تنها ماندن و گوشه گیری، حساسیت شان را تشدید و احساسات منفی شان را بیشتر می کند.

روان شناسان و متخصصان به این افراد توصیه می کنندبا نگاهی مثبت خود را در موقعیت های جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.

می گویند کسانی که کودکی خیلی مورد توجه پدر و مادرشان بوده اند، در بزرگسالی ممکن است اینقدر حساس و زودرنج شوند.

بعضی ها هم درست برعکس فکر می کنند و باور دارند کمبود محبت و بی توجهی پدر و مادر باعث حساسیت و زودرنجی بچه ها می شود.

علاوه بر اینها، تعداد فرزندان در خانواده، ترتیب و اختلاف سنی آنها، نحوه برخورد و تربیت والدین، محیط اجتماعی که کودک در آن قرار می گیرد و رشد می کند و ده ها عامل دیگر می تواند در ایجاد این حساسیت موثر باشد.

اما باید بدانید که حساسیت زیاد و بیش از حد نسبت به موضوعات و مسائل مختلف از ویژگی هایی است که در اختلال های شخصیت مختلف و طی بیماری های روحی مشاهده خواهد شد، اما ممکن است با نداشتن این اختلالات و بیماری ها هم فردی از حساسیت رنج ببرد و بسیار زود رنج باشد.

از طرفی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حساسیت بیش از حد بخصوص در افراد وسواسی بیشتر از دیگران به چشم می آید و معمولا در افراد وسواسی شاهد حساسیت بیش از حد، نسبت به مسائل مختلف زندگی هستیم.

این افراد معمولا با نگاهی وسواسی به موضوعات مختلف زندگی نگاه کرده و آنها را براساس نظرات خودشان ارزیابی می کنند.

بر همین اساس هم می گویند حساسیت بیش از حد یکی از نشانه های وسواس است و وسواس فکری یا رفتاری می تواند به این شکل خود را نشان دهد.

در کنار این افراد، خیلی ها هم هستند که مشکل شان به هیچ یک از این موارد ارتباط ندارد، اما حساسند و از این خصوصیت رنج می برند که به گفته این متخصص، شیوه تربیتی پدر و مادر، ترتیب و تعداد فرزندان، توجه بیش از حد خانواده یا کم توجهی و نادیده گرفتن کودک در محیط خانه از عواملی است که می تواند چنین احساسی را در وجود افراد ایجاد کند.

افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند، معمولا زندگی بهتری را هم تجربه می کنند و در زندگی شرایط مناسب تری خواهند داشت. این شرایط تا جایی پیش می رود که به گفته دکتر ناظمی کمبود اعتماد به نفس حتی می تواند موجب ایجاد حساسیت و زود رنجی هم بشود.

پایین بودن میزان اعتماد به نفس، یکی از مهم ترین دلایلی است که می تواند فرد را حساس و زود رنج کند. نباید فراموش کنیم حساسیت بیش از حد افراد، به اعتماد به نفس آنها بستگی دارد.

به این معنی که این افراد چون نسبت به نوع زندگی و شرایطی که دارند، حساس هستند و خودشان را پایین تر از دیگران می دانند، نمی توانند حرف ها و نظرات دیگران را تحمل کنند و چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهند.

دوست ندارد این طور باشد، اما کاری هم از دستش برنمی آید. حساس است و خیلی زود از حرف های دیگران ناراحت می شود.

تصمیم می گیرد رفت و آمدهایش را کم کند، روابط اجتماعی اش را حذف می کند و در خانه می ماند تا نه از حرفی ناراحت شود و نه کسی را ناراحت کند.

غافل از این که این کناره گیری کردن فقط شرایطش را بدتر می کند و موجب تشدید حساسیت هایش می شود.

البته خیلی وقت ها هم دست به کار می شود و سعی می کند رفتارهای اشتباهش را تغییر دهد ولی چون این کار برایش سخت است، در همان ابتدای کار، پشیمان می شود و دوباره به همان روال قبل برمی گردد؛ یعنی حساسیت و ناراحت شدن، بعد تنهایی و فرار از موقعیت برای کم شدن این همه ناراحتی و پس از آن هم تشدید مشکل و بدتر شدن شرایط.

آن طور که این روان شناس توصیه می کند این افراد در اولین قدم باید اعتماد به نفس شان را تقویت کنند و هر کاری از دست شان برمی آید ـ مانند خود گویی های مثبت ـ برای تقویت اعتماد به نفس انجام دهند.

همچنین خوب است برای تقویت اعتماد به نفس، به خود آگاهی رسیده و شناخت دقیقی از نقاط ضعف و قوت شان پیدا کنند.

کسانی که حساس هستند، معمولا خیلی دوست ندارند در جمع حاضر شوند و ترجیح می دهند تنها بمانند.

گروهی از این افراد هم هستند که همیشه از دیگران ناراحتند و برای همین هنگامی که در جمع هستند، احساس خیلی بدی را تجربه خواهند کرد.

در نتیجه طبیعی است این افراد کم کم از جمع دور شوند و تنهایی را ترجیح دهند، اما وقتی آنها از دیگران فاصله می گیرند، طرز فکر و نگرش منفی که نسبت به جمع و دیگران دارند نیز تقویت می شود و در نتیجه نمی توانند با شرایط و موقعیت های جدید هماهنگ شوند.

بنابراین گاهی افراد حساس تصمیم می گیرند به جای حل مساله و ایجاد توانایی برای برطرف کردن این مشکل، از جمع فرار کنند و همین دوری از گروه باعث تشدید مشکلات شان می شود.

اولین و یکی از بهترین کارهایی که می توان برای این گروه از افراد انجام داد، مواجه شدن با موقعیت است. به این معنی که قرار نیست زمانی که احساس می کنید از قرار گرفتن در جمع ناراحت می شوید یا از حرف ها و نظرات دیگران احساس خوبی ندارید، رفت و آمدهایتان را قطع کنید.

بلکه توصیه می شود روابط اجتماعی بیشتری داشته باشید، اما قبل از این مرحله، خودتان را بهتر بشناسید و اعتماد به نفس تان را تقویت کنید و پس از آن مهارت های ارتباطی را بیاموزید و بدانید در هر رابطه ای چطور باید برخورد کرد.

وی ادامه می دهد:افرادی که حساسیت بیش از حد دارند، معمولا از کمبود قدرت ابراز وجود هم رنج می برند و نمی توانند حرف ها و نظرات شان را بدرستی مطرح کنند.

برای همین هم احساسات منفی شان بیشتر می شود و همین می تواند شرایط آنها را بدتر کند. همچنین به این موضوع هم توجه داشته باشید که تمام رفتارها و حرف های دیگران را به خودتان نسبت ندهید و بدانید خیلی از حرف ها و رفتارها به شما ارتباطی پیدا نمی کند.

کسانی که با فردی حساس و زودرنج زندگی می کنند، معمولا نمی دانند چطور باید با او برخورد کرد؛ اگر خیلی سخت بگیرند، او را ناراحت کرده اند و اگر خیلی کاری به کارش نداشته باشند، این خصوصیت اخلاقی را تشدید کرده اند. پس چه کاری بهترین است و برای کمک به این افراد چه کار باید کرد؟

لحن و نوع کلام و همین طور زبان بدن ما باید متناسب با نیازها و شخصیت فرد باشد، اما با همین حرف ها باید به او کمک کنید رفتارش را تغییر دهد و در موقعیت مناسب قرار بگیرد.

اگر می خواهید به فردی که حساس است کمک کنید رفتارش را تغییر دهد، او را در موقعیت قرار دهید و پس از آن کمکش کنید موقعیتی را که در آن قرار گرفته، بخوبی درک کند و پذیرش بیشتری داشته باشد. همچنین باید این فرصت را در اختیار آنها بگذارید تا اعتماد به نفس شان را تقویت کنند و وضع بهتری داشته باشند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

نوع رفتار هر فردی متناسب با شخصیتش هست .ه

مسر شما همین که به قول خودتون حتی با شوخی حرفاش رو میزنه خب خودش خیلی موثره .در اینکه فر د تنش کمتری را تجربه می کند .

و اینکه شما خودتون می فرمایید مشکل از شما است خوب مذیر این ه مشکلی وجود دار فرد را در تلاش برای رفع ان اماده می کند ولی در نظر داشته باشید در چهارچوب ارتباطی هر دو نفر می توانند مقصر باشند .

و شاید الگوی رفتاری و چرخه تعاملی نادرست است بهتره حتما مراجعه داسته باشید و بدونید اگر بخواهید هر کدام تغییر کنید زمان دارید و فقط باید صبور باشید تا برخی رفتارها اصلاح شود.

برخی موارد هم خانوادگی است که خب بسته به تربیت کودکی و نحوه تعاملات است که زمان بیشتری برای مرتفع کردن حداقلی می برد امیدوارم مساله رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

از اول قصد مون ازدواج بود اما من با شرایطی ک پیش اومده نظرم عوض شده

من ۴ سالی هست ک با ی پسری در ارتباطم و از اول هم قصد مون ازدواج بوده اما من با شرایطی ک پیش اومده نظرم عوض شده .هنوز هم ب اون پسر خب حسی دارم
ولی میبینم ک تو بیشتر موقعیت ها نشون میده ک منو نمیفهمه .

و در واقع درکم نمیکنه .ومشکل دیگه هم اینه ک اون اقا بی تفاوت و خونسرد ب نظر میرسه اما ادعا میکنه هنوز هم من رو دوست داره .و هر دو خانواده هم مخالفن من تنها امیدم ب بودن خودش بود ک وقتی یک ماه یک ماه هم خبری ازش نمیشه و وقای هم برگشت بهم گفت ک اشتباه کردم ک برات ارزش قائل شدم .

و عیب خوده من هم اینه ک فوق العاده لجبازم ‌ نمیدونم باید چیکار کنم بااین ک بازم برگشته وادعا میکنه ولم نکرده خب من سر این اتفاق ها افسرده شدم و چشمام هم ضعیف شدن ‌.ممنون میشم ک نظرتون رو بعم بگین مرسی

پاسخ

دوست گرامی شما ۴ سال ارتباط دارید و خب مدت کمی نیست .

اینکه شما ازایشون دلیرد شدید فکر می کنید درکتون نمی کنند و ضمن اینکه خانواده ه ا هم مخالفن .خوب اینکه می فرمایید تنها امیدتون به خو ایشون بوده ابتدا باید بدونید در ازدواج داشتن رضایت خانواده مساله بسیار مهمی است که ظاهرا کمتر دقت کرده اید ؟

نوع رفتار ایشونم ظاهرا اون چیزی نیس که شما به عنوان خانم که شرایط عاطفی دارید بپذیرید مخصوصا که می فرمایید وقتی برگشتند گفتند نباید ارزش قائل می شدند و همین حرف به تنهایی خودش باعث دلسردی می شود و اصلا نیازی به گفتن نیست .

در مور مساله لجبازی هم خوب قطعا درتعاملات هر دو نفر مقصر هستند منتهی سهم هر کس نسبتی در این مساله دارد .

اگر شما هنوز ایشون رو برای ازدواج می خواهید و می توانید خانواده را متقاعد کنید بهتره به روانشناس برای مشاوره پیش از ازواج مراجعه کنید و اگر هم اصلا تمایلی ندارید و خوب به این نتیجع رسیدید که وقتی اکنون این همه تفاوت دارید اینده ای هم با هم ندارید بهتره ایشون رو هم بلاتکلیف نگذارید و در نهایت مساله را تمام کنید و بدانی عضقی که فقط قلبی باشد و مصادیق بیرونی نداشته باشد برای خانم ها بسیار با پذیرش سختی روبه رو می شود در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید و تصمیم درستی بگیرید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

یک ساله ازدواج کردم و چند ماهه دچار عمل ناشایست خود یی شدم

سلام من یک ساله ازدواج کردم و متعسفانه چند ماه دچار عمل ناشایست خود انزالی شدم ، شوهرم برام کم نمیزاره ولی من نمیتونم باهاش راحت باشم و خواستمو بهش بگم واز این موضوع خیلی عذاب میکشم میخوام بدونم که چگونه باید این عمل رو ترک کنم؟

پاسخ

اگر منظورتون اینه که دچار خودیی شدید باید همه شرایطی که این مساله رو ایجاد کرده دقیقا بررسی شود حالا اعم از دیدن فیلم و ماهواره خودیی ها در قبل از ازدواج استرس های محیطی عدم رضایت از همسر در ارتباط جنسی چون صرفا مساله رفع مسائل عاطفی مطرح نیست وطبیعتا ن در زمینه مسائل جنسی هم تمایلاتی دارند که خوب براورده نشود ممکنه به این رفتار روی بیاورند.

و حتما این رفتار علل محیطی فردی درونی دارند که بهتره حتما به روانشناس حضورا مراجعه کنید تا شرایط را بررسی کند در صورت تداوم عادتی می شود که خوب صدماتی به زندگی و رابطه شویی وارد می کند و اساسا افرادی که دارای خودیی هستند.

کم کم ار رابطه دخول که برای مردان بسیار اهمیت دارد لذت نمی برند و خوب بعدا دچار مشکلات و اختلافات شویی خواهند شد در هر صورت امیدوارم به زودی مساله رفع شود.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

مدتی هست که از همسر سابقم جدا شدم و هیچ امید وانگیزه ای ندارم

سلاممن الان خانمی هستم ۳۱سالمه و مدتی هست که از همسر سابقم جدا شدم. مدرک فوق لیسانس دارم. هیچ امید وانگیزه ای ندارم.

اخه کار هم گیرم نیومده.

خانوادم رفتارشون باهام زیاد جالب نیست.

خلاصه تنها هستم.می خوام شروع به یه کاری چیزی کنم ولی اصلا نمی دونم از کجا

زندگی جدید بعد از طلاق

دوست عزیز شما فعلا جدا شدید.
پس به خودتون زمان بدید تا شرایط برای شما آرام بشه.
به حرف دیگران توجه نکنید.
حتما پیاده روی – مسافرت و ورزشو در دستور کارتون قرار بدید.
میتونید رشته تحصیلی یا هنری و یا موسیقی که علاقه دارید شروع کنید.
ولی اصلا اجازه ندید گذشته امروز و آینده شمارو سیاه و کدر کنه

پاسخ

دوست عزیز در این مورد قبلا پاسخگویی شده .
چون مدت کوتاهی جدا شدید باید صبور باشید .
تا اتفاقات و تنشهای رخ داده در زندگیتون در خاطر شما آرام بگیرند.
سن خودتون رو اهرم فشار به خودتون قرار ندید.
میتونید ادامه تحصیل بدید .ورزش کنید.
و یا در هر رشته ای که علاقه داشتید شرکت کنید.
سعی کنید در گروه های جمعی پیاده روی و گردشگری ثبت نام کنید.
چون هم از انزوای شما جلوگیری میکنه و هم میتونید فضای خودتون رو تغییر بدید.

شما درسته که از همسرتون جدا شدید و خب شرایط سخت و قابل درکی دارید ولی انقدر فرد توانمندی بودید که تا مقطع ارشد تحصیل کردید و له هر حال ممکنه به خاطر حساسیتی که خود افراد بعد ار دوره طلاق نسبت به برخوردها و رفتارها دارند برخی رفتارها سو تعبیر شود.

در صورتی که اصلا چنین قصدی در کار نبوده است و مطمئن باشید خانواده شما هم نگران شما هستند حالا برخی برخوردها توسط انها درست مدیریت نمی شود و مشکلاتی را ایجاد کرده است .

در مورد کار متاسفانه در جامعه امروزی افراد زیادی هستند که در زمینه کاری با مشکل مواجه هستند منتهی متناسب با رشته خود می توانید خلاقیت هایی در زمینه کاری داشته باشید و یا حتی خود شما کارافرین باشید موسسات مربوط به کارافرینی می توانند کمک خوبی برای شما باشند.

در هر صورت امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و با انگیزه بیشتر تلاش کنید برای اینده ای بهتر

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید


منبع : مرکز مشاوره تلفنی- مرکز مشاوره ایران


متخصصان هشدار می دهند که کودکانی که از سوی والدین تنبیه بدنی می شوند در سنین بالاتر بیشتر در معرض مشکلات سلامت روانی و روحی هستند.

تنبیه بدنی کودکان به منظور اصلاح رفتارهای اشتباه شیوه رایج است.

اما والدین باید آگاه باشند که:

این شیوه ناکارآمد است
تنها استفاده آن بدون داشتن تاثیر مثبت بر روی کودک تاثیرات منفی آن است
همچنین در سال های آینده این روش نادرست در رفتار کودک با دیگران نیز رسوخ می کند

بسیاری از والدین، گاهی مجبور به تنبیه فرزندان می شوند.

آیا این کار موثر واقع می شود؟

پژوهش های خارجی حاکی از این است که خردسالانی که در سنین پایین تنبیه بدنی می شوند از سنین شش سالگی به بعد اخلاق هجومی خود را بروز می دهند.

عملی که در آن در پی تلاش برای تغییر نامناسب رفتار نامناسب کودک هستیم را تنبیه می گویند.

اگر والدین تنبیهی را انجام داده و کودکان ها به جای اینکه بهتر بشود در آن زمینه بدتر شود.

بایستی بدانیم که تنبیه ما اشتباه بوده است و روش های تنبیه را عوض کرد.

پس اگر والدین با کودک خود قهر بوده و یا بخواهند او را تهدید کنند.

دیگر پدر یا مادر او نیستند و هدف آنها تنها این باشد که کودک گریه خود را قطع کرده و یا کار ناپسند را برای مدتی کوتاه کنار بگذارد بایستی گفت این اعمال نه تنها مثمر ثمر واقع نخواهد شد.

بلکه باعث می شود در ادامه نیز فرزند بر روی آن موضوع حساس شده و برای جلب رضایت پدر و مادر هم که شده کارها را انجام دهد.
وقتی کودک را تنبیه می کنیم
وقتی کودک را کتک می زنیم
در مقابل از او می خواهیم که شخص دیگری را تنبیه کنند و یا کتک نزنند

مسلما این رفتار نمی تواند درست باشد.

چرا که او رفتار شما را دیده و الگوبرداری می کند.

الگوی رفتاری اون کسی نیست جز والدین او.

چون که ما در زمان هایی که بر اعصاب و رفتار خود کنترل نداشتیم کودک را تنبیه نموده ایم او یاد می گیرد که زمانی که بر اعصاب خود مسلط نیست دیگری را تنبیه کند.

این ویژگی تا آخر عمر در او باقی خواهد ماند لذا همواره باید تلاش کنیم تا به بهترین نحو ممکن برای تربیت کودک مان قدم برداریم.

مجازات جسمی کودک

آکادمی آمریکایی درمان هایی را برای کودکان و همچنین توصیه هایی به خانواده ها برای استفاده از روش های موثر به جای مجازات جسمی کودک داده است.

از این طریق اجازه می دهد کودک به فکر درباره رفتار او و آن عواقب باشد.
برترین مقالات تربیت کودک و نوجوان

کاترین تیلور، محقق آمریکایی معتقد است که اگر والدین از مجازات فیزیکی و روش های غیر مجاز استفاده کنند، در سنین بالاتر رفتار در کودک تکرار خواهد شد.

قطعا استفاده از مشاوره کودک و نوجوان می تواند راهی بسیار خوب برای کاهش مشکلات خانواده ها در این زمینه باشد لذا از حضور در مرکز مشاوره برای بیان این مشکلات نترسید.

منبع :اشتباه مهلک والدین در تنبیه بدنی کودک!-مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه


طرز برخورد با کودکان پرخاشگر

طرز برخورد با کودکان پرخاشگر به این صورت است کودک با رفتار پرخاش گر خود در واقع قصد دارد

به هدفش برسد. دلیل آن این است که او قبلا مورد اذیت قرار گرفته و خشم خود را نتوانسته نشان دهد

و حالا به وسیله پرخاش گری اضطراب خود را کم می کند.

والدین پرخاشگر

والدینی پرخاشگر توانایی تربیت آرام فرزندان را ندارند ، کودکانی که اختلافات والدین را

می بینند بعضی از خصوصیات آنها را به دست می آورند ، همچنین کودکانی که با آنها جر و بحث می شود

بیشتر پرخاش گر می شوند. با افزایش این پرخاشگری کودک غیر قابل کنترل می شود که مرکز مشاوره

راه حل مناسبی می باشد.

توجه داشته باشید که برای فرزندتان الگوی مناسبی باشید زیرا کودکان از والدین خود سرمشق می گیرند.

اگر والدین کودک خود را تنبیه کنند آنها به زدن روی می آورند. اگر از رفتارهای پرخاشگر کودک خود

استرس دارید ، هرگز او را تنبیه یا کتک نزنید.

منبع :طرز برخورد با کودکان پرخاشگر- کانون مشاوران ایران


تربیت فرزندی مسئولیت پذیر یکی از مهم ترین آرزو ها و یا اهداف پدران و مادران است.

همه ی والدین آرزو دارند فرزندی مسئولیت پذیر پروش دهند و تصور داشتن کودکی بی مسئولیت که در بزرگسالی به فردی لجباز و ضداجتماع تبدیل می شود، بسیار آزار دهنده است.

برای برخی از والدین تصور داشتن فرزند مسئویت پذیر در حد آرزو باقی می ماند.

به عبارت دیگر دسته ای از والدین چنین تصور می کنند که مسئولیت پذیری امری ذاتی است و با اعمالی مانند دعا و آرزو می گویند کاش فرزندم مسئولیت پذیر شود!”.

اگر چه این نگرش می تواند به شدت خطرناک باشد اما بسیار رایج است.

در نقطه ی مقابل این نگرش، دسته ای از والدین بر این اعتقادند که مسئولیت پذیری امری نیازمند آموزش و یادگیری است و تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین اصول، آن را به فرزندشان آموزش دهند.

برای شروع بهتر است به این سوال پاسخ دهید که ” نگرش شما در خصوص آموزش مسئولیت پذیری از کدام یک از دو اصل نام برده شده تبعیت می کند؟”

در صورتی که جزء دسته ی دوم هستید می توانید به مطالعه ی متن ادامه دهید و راهبردهای لازم برای آموزش مسئولیت پذیری” به کودک تان را بیاموزید.

حق انتخاب، خط اول آموزش مسئولیت پذیری

نمی توان قصد آموزش فرزندی مسئولیت پذیر داشت و از حق انتخاب” صحبت نکرد.

ممکن است با خودتان بگویید چگونه به کودکی سه ساله حق انتخاب بدهم؟!”

اما رفتار بر اساس اصول نظریه انتخاب می گوید که این کار ممکن است.

برای این منظور لازم است زبان نظریه ی انتخاب را بیاموزید و با الفبای آن با کودک تان گفت و گو کنید.

نظریه ی انتخاب چه می گوید؟

بر اساس اصول اساسی نظریه ی انتخاب، ما بر رفتار هیچ کس جز خودمان کنترل نداریم و تلاش برای کنترل دیگران بی فایده است.

ویلیام گلسر پایه گذار این رویکرد معتقد است اصولا هر آنچه که از ما سر می زند، یک رفتار است و با تغییر رفتارهای مان می توانیم پیامدهای دیگری را تجربه کنیم.

والدی که با استفاده از زبان این نظریه با فرزندش گفت و گو می کند، از تنبیه، سرزنش، تهدید و سایر ابزارهای کنترل بیرونی استفاده نخواهد کرد چرا که معتقد است اصولا رفتار هیچ کس جز خودش قابل کنترل نیست.

والدین پیرو تئوری انتخاب، تلاش می کند تا در موقعیت های مختلف کودک را در معرض انتخاب قرار دهد تا او بر اثر تجربیات روزمره اش، با مفهوم مسئولیت آشنا شود.

به عنوان مثال برای تصمیم گیری در مورد پوشیدن لباس، ممکن است به فرزندش بگوید ” برای مهمونی امشب دوست داری لباس صورتی رو بپوشی یا لباس جدید آبی ت؟

با این پرسش به ظاهر ساده، کودک می آموزد که حق انتخاب دارد و تبعات انتخابش نیز متوجه اوست.

بنابراین در صورتی که لباس نامناسبی را انتخاب کند، سرزنش نمی شود چرا که بر اساس اصول تئوری انتخاب، پیامدهای انتخابش را تجربه خواهد کرد.

ممکن است والد تصمیم بگیرد تا کودک را با گزینه های دیگر نیز آشنا کند بنابراین به جای او تصمیم نمی گیرد و می گوید فکر می کنم لباس صورتیت برای الان زیادی گرم باشد. لباس آبی ت هم بیشتر مناسب خونه ست تا مهمونی. میخوای لباسای دیگه ت رو هم ببینی؟ نظرت چیه؟”

با کودک بی مسئولیت چگونه برخورد کنم؟

در صورتی که تاکنون بر اساس این اصول پیش نرفته اید ممکن است با کودک و یا نوجوانی بی مسئولیت مواجه باشید.

در این حالت نیز می توانید به مرور مسئولیت پذیری را به او آموزش دهید.

به عنون مثال می توانید با هم صحبت کنید و نوعی تقسیم کار انجام دهید.

سپس از او بخواهید تا از لیست مسئولیت های مشخص شده، چند مورد را انتخاب و شروع به اجرای آن ها کند.

بخاطر داشته باشید در صورتی که تهدید، تنبیه، سرزنش و گله و شکایت های تان، مفید بود، در حال حاضر فرزندی مسئولیت پذیر داشتید.

منبع :چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟- مشاوره


عذرخواهی عمل پسندیده ای است که کوچک و بزرگ ندارد

هر کسی حتی والدین در انجام خطا در مقابل فرزندشان باید عذرخواهی کنند تا آنها برای آینده آماده باشند.

معذرت خواهی زمانیکه در خانه جزو قانون باشد به کودک آموزش می دهد که این قانون بر همه یکساناست ،

موجب می شود که قانون خانه برای کودک جا بیافتد .

والدین یک الگو به تمام معنا برای کودکان هستند که اگر یک الگو خوبی برای فرزندشان باشند ، دیگر ومی ندارد

یک حرف را مدام تکرار کنند کودک یاد میگیرد در مقابل اشتباه معذرت بخواهد و آن را درست کند.


خانواده ها از سنین کودکی با فرزندانشنان دوست باشند

احترام فرزندان

فرزندان هم نیازمند احترام هستند

منبع :آموزش عذرخواهی را در تربیت فرزند از یاد نبرید - مشاوره ازدواج


v

روش های مختلفی به منظور کاهش استرس در دوره بارداری وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می شود.

اختلال روانی استرس در دوران بارداری بسیار حساس است.

ن در دوران بارداری تغییرات جسمی و روحی را تجربه می کنند.

راه مقابله با این تغییرات و دستیابی به آنها نیاز به مهارت خاصی دارد که در برخی موارد افراد مهارت ها را ندارند و گاهی اوقات با مشکلات وارده بر اضطراب و استرس پس از این تغییر خلق مواجه می شوند.

استرس بارداری باعث بیماری هایی مانند فشار خون بالا و مشکلات قلبی می شود.

در طول بارداری، این استرس می تواند منجر به عوارضی مانند اختلالات خواب، سردرد و از دست رفتن اشتها شود.

استرس در سطوح بالاتری که ناشی از استرس ایجاد می کند، باعث مشکلات مانند زایمان زودرس قبل از سی و هفت هفته و تولد نوزاد نارس هنگام تولد می شود.

یک نوزاد زودرس و یا بسیار سبک در سلامتش مشکلات زیادی وجود دارد.

هر کس دلایل خود برای استرس دارد.

اما در اینجا برخی از رایج ترین دلایل وجود دارد:

ایجاد شرایط ناخوشایند؛ مانند حالت تهوع، یبوست، خستگی و کمر درد در دوران بارداری.
تغییرات هورمونی که خلق و خوی مادر را تغییر می دهد.
بی ثباتی استرس باعث می شود تا مقابله با استرس مقابله کند.
مادر ممکن است نگران زایمان و همچنین نحوه مراقبت از کودک خود باشد.
ن باردار که مشغول به کار هستند ممکن است نگرانی در مورد مسئولیت های کاری خود را در زمان غیبت به دلیل ترک زایمان داشته باشند.
زندگی غیر قابل پیش بینی است و ممکن است مشکلات غیر منتظره ای که تا پایان بارداری بر زندگی مادر تاثیر می گذارد.

در طول بارداری باید چه کاری کنیم تا استرس کم شود

استرس بد نیست اگر آن را به درستی مدیریت کرده و در برخی موارد باعث آموزش بیشتر مادر شویم.

تأثیرات عادی مانند کارکردن یا درگیر شدن در ترافیک، به مشکلات بارداری افزوده می کند، اما ممکن است فشارهای شدیدتری روی دهد.

زندگی مادر و سلامت کودک به خطر افتاده است.

استرس هایی مانند موارد زیر باید جدی گرفته شود:

رویدادهای زندگی منفی: رویدادهایی مانند طلاق، بیماری جدی و مرگ خویشاوندان و از دست دادن شغل یا خانه.
بلایای طبیعی: حوادثی مانند زله، طوفان و سیل
استرس بلند مدت: این نوع استرس ناشی از بیماری جدی یا افسردگی در موقعیت هایی مانند اعتیاد است.
افسردگی شرایطی است که در آن احساس عمیق ناراحتی در مدت زمان طولانی ایجاد می شود و شخص را از شرایط زندگی هدایت می کند.
استرس بارداری: برخی از ن نگران حاملگی خود هستند.
آنها ممکن است از سقط جنین، نوزادان ناسالم و نحوه مراقبت از کودک بترسند.

اثرات منفی استرس بر حاملگی

اثرات قابل توجهی از استرس بر حاملگی هنوز مشخص نشده است، اما هورمون های مرتبط با استرس باعث ایجاد مشکلات جدی در دوران بارداری می شود.

تغییرات هورمونی در طول استرس اثر منفی بر سیستم ایمنی بدن دارد.

سیستم ایمنی مسئول محافظت از بدن در مقابل عفونت و عوامل خارجی مضر است.

این تغییر در هورمون ها باعث افزایش احتمال عفونت رحمی در دوران بارداری می شود.

این اثر ممکن است در مراحل اولیه حاملگی بالاتر باشد.

بعضی از ن ممکن است از داروهای ضد استرس و افسردگی برای کاهش استرس کمک بگیرند، که خودشان می توانند تاثیرات منفی بر روی نوزاد داشته باشند.

مطالعات نشان می دهد که سطوح بالای استرس در دوران بارداری نه تنها اثرات غیر قابل برگشتی بر روی جنین دارد، بلکه باعث بروز مشکلات جدی مانند ترس و ناراحتی و مشکل در صحبت در دوران کودکی می شود.

استرس ممکن است بر رشد مغز و سیستم ایمنی کودک تأثیر بگذارد.

اختلالات ساختاری در ساختار و عملکرد مغز در آینده وجود دارد که با اسکیزوفرنی همراه است و به نظر می رسد که شروع این تغییرات مراحل اولیه رشد کودک است.

منبع :۱۲ روش کاهش استرس در دوره بارداری -مقاله مورد تایید- مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه


صحبت در مورد نیازهای جنسی شما می تواند به شما و شریک زندگی تان نزدیکتر شده و برآورده شدن ی جنسی کمک کند.

این نکات را برای صحبت با شریک زندگی خود امتحان کنید.

سلامت جنسی ن، مانند مردان، برای بهزیستی عاطفی و جسمی کلی اهمیت دارد. یک زندگی جنسی کامل، کیفیت خواب شما را بهبود می بخشد و استرس را کاهش می دهد.

اما دستیابی به یک زندگی جنسی سالم و رضایت بخش به طرز جادویی اتفاق نمی افتد.

خود و تأمل خود ارتباط برقرار می کند. اگرچه صحبت کردن در مورد رابطه جنسی می تواند دشوار باشد، اما موضوعی است که ارزش پرداختن به آن را دارد.

برای بحث در مورد نگرانی های بهداشت جنسی ن و ارتقاء لذت جنسی ، این راهنما را دنبال کنید.

کمی در مورد سلامت جنسی ن بدانید

بسیاری از افراد تصور می کنند که میل بدنی، بدن شما به رابطه جنسی باعث تحریک فعالیت جنسی می شود که منجر به برانگیختگی جنسی و سپس ارگاسم می شود.

اگرچه این ممکن است برای بیشتر آقایان صادق باشد، اما وماً در مورد بیشتر خانم ها صادق نیست.

بسیاری از خانم ها انگیزه و محرکهای مختلفی دارند که باعث می شود احساس تحریک و تمایل به رابطه جنسی ایجاد کنند اما همچنین عوامل متفاوتی دارند که باعث کاهش میل می شوند.

برای بسیاری از خانم ها ، به ویژه آنهایی که بالای ۴۰ سال سن دارند یا یائسگی را پشت سر گذاشته اند، تمایل جسمی انگیزه اصلی رابطه جنسی نیست.

ممکن است یک زن برای داشتن رابطه جنسی انگیزه برقرار کند تا به همسر خود نزدیک شود یا احساسات خود را نشان دهد.

معنی رضایت جنسی چیست؟

معنی رضایت جنسی برای همه متفاوت است. به عنوان مثال ، برخی از خانم ها می گویند که لذت برانگیختگی جنسی کافی است، در حالی که برخی دیگر می خواهند ارگاسم را تجربه کنند.

اگر در مورد زندگی جنسی خود نگرانی دارید، یا می خواهید راه هایی برای تقویت آن پیدا کنید ، اولین قدم خوب صحبت کردن با همسرتان است.

با صحبت کردن در مورد نیازهای خود شروع کنید

صحبت کردن در مورد خواسته های جنسی خود همیشه آسان نیست.

با این وجود شریک زندگی شما نمی تواند ذهن شما را بخواند. به اشتراک گذاشتن افکار و انتظارات در مورد تجربیات جنسی شما می تواند شما را به هم نزدیک کند و به شما کمک کند لذت جنسی بیشتری را تجربه کنید

 برای شروع:

ناراحتی خود را بپذیرید. اگر احساس اضطراب دارید، اینگونه بگویید. باز کردن نگرانی های شما ممکن است در شروع مکالمه به شما کمک کند.

اگر کمی در مورد بحث در مورد آنچه می خواهید احساس شرم آورید، به همسر خود توضیح دهید و اطمینان خاطر بخواهید که شریک زندگی تان در گفتگو باز است.

شروع به صحبت کنید. با شروع بحث، ممکن است سطح اطمینان و راحتی شما افزایش یابد.

محدودیت زمانی تعیین کنید. از صحبت کردن طولانی با یکدیگر پرهیز کنید.

با اختصاص مکالمات ۱۵ دقیقه ای به موضوع ، ممکن است راحت تر ماندن در مناطق راحتی احساسی خود را پیدا کنید.

مرتباً صحبت کنید. مکالمات شما در مورد تجربیات و خواسته های جنسی هر چه بیشتر صحبت کنید آسان تر می شوند.

از کتاب یا فیلم استفاده کنید. از شریک زندگی خود دعوت کنید تا کتابی در مورد سلامت جنسی ن بخواند، یا فصل ها یا بخش هایی را که حاوی سؤالات و نگرانی های شما هستند، توصیه کنید.

شما همچنین ممکن است از یک صحنه فیلم به عنوان نقطه شروع بحث استفاده کنید.

مباحثی برای پرداختن به همراه شریک زندگی خود

وقتی در مورد نیازهای جنسی خود با شریک زندگی خود صحبت می کنید

سعی کنید خاص باشید. توجه به این مباحث را در نظر بگیرید:

  1. زمان

آیا وقت کافی برای صمیمیت جنسی می گذارید؟ اگر نه، برای تغییر کارها چه کاری می توانید انجام دهید؟ چگونه می توانید صمیمیت جنسی را در اولویت قرار دهید؟

به این فکر کنید که چگونه شما و شریک زندگی تان می توانید از یکدیگر حمایت کنید (برای مثال ، مراقبت از کارهای استرس زا) برای کمک به ایجاد وقت و انرژی برای رابطه جنسی.

نویسنده :مشاوره جنسی


جذابیت و نفوذ یکی از مهم ترین ویژگی هایی است که هر انسانی آرزویش را دارد.
همه ی ما در طی روز، هزینه های زیادی را صرف می کنیم تا جذاب و با نفوذ جلوه کنیم.

به جرات می توان گفت بخش وسیعی از خریدهای روزانه، تغییر مداوم دکوراسیون های منازل، عمل کردن بر اساس مد روز و هماهنگ شدن با تغییرات آن بخاطر به دست آوردن جذابیت است تا حدی که به دست آوردن آن به یکی از پرهزینه ترین گزینه های فعلی جامعه تبدیل شده است.

اگر شما نیز از جمله افرادی هستید که برای رسیدن به جذابیت، راه های مختلفی را طی کرده اید، با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین رازهای جذابیت از دیدگاه روانشناسی روابط انسانی بیشتر آشنا کنیم.
۱٫ اعتماد به نفس داشته باشید.

جذابیت و نفوذ ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با سطح اعتماد به نفس شما دارد.
در حقیقت اگر بخواهید به خودتان نمره ی جذابیت دهید، لازم است به این سوال پاسخ دهید که اعتماد به نفس تان در چه حد است؟

افراد برخوردار از سطح اعتماد به نفس بالا، به خوبی در روابط اجتماعی ظاهر می شوند، آن ها از دیده شدن، صحبت کردن در جمع و برقراری رابطه هراسی ندارند و خودشان را به شکلی که هستند پذیرفته اند.

در صورتی که اعتماد به نفس خوبی داشته باشید، برای تان فرقی نخواهد داشت که رنگ پوست تان چطور است؟ اندام و هیکل تان در چه حد است و یا لباس تان از کدام برند تهیه شده است.

شما خودتان را پذیرفته اید و به دیگران نیز این فرصت را می دهید تا شما را آنگونه که هستید بینند و تجربه کنند.

در صورتی که احساس جذاب نبودن تان ریشه در کمبود اعتماد به نفس دارد، بهتر است از یک
۲٫ لبخند را فراموش نکنید.

داشتن لبخندی بر لب، مجموعه ای از احساسات مثبت از جمله صمیمیت، گشودگی، باز بودن به تجارب و راحتی را در طرف مقابل زنده می کند.

از این طریق می توانید به دیگران نشان دهید که فردی اجتماعی و قابل اعتماد هستید و آن ها می توانند از رابطه با شما لذت ببرند و آرامش را تجربه کنند.
۳٫ نقاب و ماسک ها را کنار بگذارید.

این جمله دقیقا به معنای آن است که خودتان باشید. ماسک های اجتماعی و نقاب های رایج را کنار بگذارید و همانگونه که هستید برخورد کنید.

جذابیت به هیچ وجه نیازمند آن نیست که نقش بازی کنید و خودتان را به گونه ای جلوه دهید که نیستید.
بهتر است خودتان باشید تا از این طریق به دیگران نیز فرصت خود بودن را بدهید.

بر اساس یکی از مهم ترین اصول روانشناسی روابط انسانی، افراد معمولا کسانی را جذاب برداشت می کنند که می توانند در کنار آن ها به راحتی خودشان باشند و تکلف و ظاهر سازی را کنار بگذارند.

نویسنده : مشاوره ازدواج


داشتن فرزند نوجوان می تواند یکی از دردسارهای عجیب و غریب در زندگی هر پدر و مادری باشد.

شما با فرزندی روبه رو هستید که تا چند روز پیش سربه راه و حرف شنوا بود ولی اکنون به فردی سرکش و گستاخ تبدیل شده است که انتظارات نابجایی دارد و امان تان را بریده است.

جالب است بدانید که این توصیف شکایت رایج بسیاری از پدر و مادر هاست و خبر از آن می دهد که دوران نوجوانی با ویژگی های مشخص می شود که نیاز به شناخت بیشتری دارند.

به عنوان والدین بیش از هر چیز نیازمند آن هستید تا فرزند نوجوان تان را بیشتر بشناسید و بتوانید دنیا را از زوایه ی دید او مشاهده کنید.

استفاده از تکنیک های زیر به شما کمک می کند تا بتوانید ارتباط بهتری را شکل دهید و مدیریت روابط با فرزندتان را بیش از پیش به دست بگیرید.

  1. نیمه پر لیوان را ببینید.

این روزها بیشتر روابط والدین و نوجوانان تلاش برای تصحیح رفتارهای اشتباه نوجوان است. آنها مدام توصیه می کنند نوجوانان شان بیشتر درس بخوانند یا تلاش می کنند عادت های به گمان خودشان اشتباه نوجوان ها را عوض کنند.

به زبان دیگر پدر و مادرها در ارتباط با نوجوان همیشه نیمه خالی لیوان را می بینند؛ مثلا شکست ها، نمرات بد، دوستان بد و بدرفتاری ها. در حالی که در کنار این موضوعات موفقیت ها و کارهای خوب نوجوان به راحتی نادیده گرفته می شود. دختربچه کارنامه اش را با کلی ذوق به مادر نشان می دهد و خوشحال است نمرات قابل قبول و خوبی دارد اما مادر به محض دیدن کارنامه به او می گوید واقعا خجالت نکشیدی ادبیات به این آسانی نمره ات ۱۷ شده مگه از ریاضی سخت  تر بود یادته شب امتحان چند بار گفتم برو بخون گفتی بلدم اگه بلد بودی که الان نمره ات باید ۲۰ می شد»

چنین بازخوردهای نامهربانانه ای می تواندهمه ی تلاش او برای امتحانات را زیر سوال ببرد و این پیام را به دنبال داشته باشد که ” هیچ کس مرا درک نمی کند .

  1. پیام های ” تو” را متوقف کنید.

پیام هایی که با کلمه ی تو” شروع می شوند، می توانند نوجوان را سرکوب کنند.

تو بادی خجالت بکشی، تو این کار را متوقف کن، تو باید بهتر درس بخوانی، تو باید بهتراز این باشی و…

این ها نمونه ای از جملاتی هستند که پیامی توام با سرکوب، آزار و اذیت در بر دارند و باعث می شوند تا فرزندتان هرگز به حرف شما گوش ندهد.

این پیام ها را متوقف کنید  تاش کنید تا عبارات تان را با ضمیر ” من” آغاز کنید.

به عنوان مثال ” من از اینکه نتیجه ی موردنظرت در امتحان را به دست نیاوردی خیلی ناراحت شدم و به این فکر می کنم که چه چیزی تلاشت را به مشکل رساند؟”

به کار بردن پیام من”  راه بهتری برای بیان موضوعات است. هنگامی که نوجوانی حقوق شما را نادیده می گیرد، با پیام  من”می توانید احساس تان را بیان کنید.

در پیام من” تمرکز روی شماست، نه نوجوان. با به کار بردن این مهارت دیگر به نوجوان تان برچسب نمی زنید و او را سرزنش نمی کنید.

به عنوان مثال: وقتی تو تلفن نمی کنی، من” احساس بدی پیدا می کنم، چون نمی دانم کجا هستی.

  1. قوانینی وضع کنید و به آن ها پای بند باشید

بدددهنی و استفاده از الفاظ نامناسب یکی دیگر از مشخصه های نوجوانان است.

در مورد رفتار ها و نوع برخوردش قانون وضع کنید. به عنوان مثال ممکن است بگویید در خانواده ما با دیگران با احترام صحبت می کنیم. این به این معنیه که ما به دیگران برچسب نمی زنیم و از الفاظ نامناسب استفاده نمی کنیم.” درگیر کردن فرزند در قانون گذاری سبب می شود تا در مواقعی که مورد نیاز است به او یادآوری کنید که خودش در قانون گذاری سهیم بوده است.

بر رفتار نوجوان خود و احساسی که در مورد آن دارید تمرکز کنید. از هرگونه اظهار نظر در مورد شخصیت فرزند خود بپرهیزید. به جای اینکه بگویید تو خیلی بی ادبی” این جمله را امتحان کنید که ” وقتی با من اینطوری حرف می زنی ناراحت می شم” برخی مواقع نیز می توانید احساس خود را به صورت مستقیم نام ببرید من الان از دست تو عصبانی هستم”.

عواقب رفتارهای ناپسندش را برایش مشخص کنید و آن ها را اجرا نمایید، اما مراقب باشید خیلی قانون نگذارید. بسیاری از مواقع می توانید برای بی احترامی ها یا استفاده از الفاظ نامناسب این عواقب را عملی کنید.

و نکته بسیار مهم اینکه خود شما تلاش کنید تا به قوانین پایبند باشید.

  1. با صراحت تمام نه نگویید.

ممکن است یک نه محکم در ارتباط با کودک 5 ساله تان خوب جواب دهد اما دنیای نوجوانان آن را بر نمی تابد.

مهم ترین عامل لجاجت نوجوان و تقویت انگیزه او در رسیدن به خواسته غیر منطقی، این است که حق انتخاب را از او بگیرید.

پس در برابر خواسته های غیرمنطقی نوجوان خود، بی درنگ نه»نگویید.

بلکه با سردی بگویید؛ نظری ندارید و او خود باید انتخاب کند.

او بی درنگ می فهمد که با این خواسته اش موافق نیستید؛ ولی چون با صراحت مخالفت نکردید و حق انتخاب را به او دادید، به احتمال فراوان، همان چیزی را بر می گزیند که شما خواسته اید.

نویسنده : سایت کودکانه


اعتماد به نفس از جمله مسایلی است که ذهن افراد زیادی از جامعه را به خودمشغول کرده است.

کمتر کسی را می توانید ببینید که دغدغه ای در مورد اعتماد به نفسش نداشته باشد. بسیاری از فعالیت های روزانه، پیگیری صفحات مجازی، خواندن کتاب ها و مجلات و ملاقات با افراد متخصص به این منظور صورت می گیرد.

که فرد بتواند اعتماد به نفسش را بالا ببرد و از شر ویژگی هایی مانند عدم خودپذیری، خجالتی بودن و کمرویی نجات پیدا کند.

از آنجا که کمبود اعتماد به نفس می تواند جوانب مختلف زندگی از جمله ازدواج، ارتباطات، انتخاب شغل و موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار ده.

به جرات می توان گفت سرمایه گذاری برای رشد اعتماد به نفس ارزش مندترین سرمایه گذاری عمر خواهد بود.

اگر شما هم جزء این دسته از افراد هستید، ممکن است بگویید تا به حال بیش از ده ها کتاب خوانده ام، به متخصصان زیادی مراجعه کرده ام  اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با کد قفل گشای داستان اعتماد به نفس و چگونگی اصلاح آن بیشتر آشنا کنیم.
۱- بپذیرید که اعتماد به نفس پایینی دارید.

تنها رمز موفقیت در غلبه بر کمبود اعتماد به نفس آن است که خودتان را همانگونه که هستید بپذیرید.

بپذیرید که فردی با اعتماد به نفس پایین هستید. ممکن است در بعضی جمع ها خجالت زده شوید و یا گونه های تان از خجالت سرخ شود.

ممکن است صدایتان بلرزد و یا نتوانید آنگونه که باید با دیگران ارتباط برقرار کنید.

ممکن است از این توصیه تعجب زده شوید اما واقعیت ان است که وقتی خودتان را آنگونه که هستید، باور نداشته باشید.

هر لحظه در تلاش خواهید بود تا نقص های تان را بپوشانید و این تلاش بی ثمر، نقاط ضعفتان را بیش از پیش نمایان کرده و انرژی تان را تحلیل خواهد برد.

وقتی تلاش می کنید تا خودتان را به گونه ای که نیستید نشان دهید، بخش زیادی از انرژی روانی تان در مخفی کاری و نمایش صرف خواهد شد و این مساله شما را خسته و وامانده می کند.

پس بهتر است بپذیرید که در حال حاضر اعتماد به نفس بالایی ندراید و شما تنها فرد روی کره ی زمین نیستید که با این مشکل مواجه اید.

    چگونه آسیب های بعد از طلاق را ترمیم کنیم؟
    روانشناسی اعتماد به نفس از دست رفته
    روان شناسی حیرت آور، گزارشی از یک نمونه واقعی
    هوش هیجانی و مدل چهارعاملی گلمن
    آیا روان شناسان اینترنتی رایگان واقعی هستند؟

۲-دست از نشخوار ” من کافی نیستم بردارید”.

شکایت رایج بسیاری از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره آن است که احساس می کنند برای حل مشکلات زندگی شان به قدر کافی قوی و با کفایت نیستند.

این افراد دایما نیاز دارند تا فردی از بیرون به آن ها یادآور شود که قوی و کافی هستند و می توانند از پس مسایل و مشکلات شان بر آیند.

اگر جزء این دسته از افراد هستید، بهتر است یک بار برای همیشه با خودتان خلوت کنید و به خود متذکر شوید که اوضاع به قدری که فکر می کنید هم بد نیست.

ممکن است نوعی از تفکر کمال گرایانه باعث شده باشد تا خودتان را به صورت مشروط بپذیرید و تا نرسیدن به استانداردهای اساسی تان احساس حقارت و ضعف کنید.

در این صورت لازم است بدانید که کمالی که به دنبال آن هستید، سرابی بیش نیست.

بر اساس مکتب اصالت وجود، انسان هر لحظه در حال تغییر، رشد و جوانه زدن است و کمال واقعی در همین مساله نهفته است.

بنابراین در صورتی که در هر لحظه بتوانید بهتر از لحظه ی قبل عمل کنید، شما کامل هستید و به چیز بیشتر از آن احتیاج ندارید.

بهتر است دست از معیارهای سخت گیرانه، سطح بالا و غیر واقعی بردارید و خودتان را با هر لحظه قبل مقایسه کنید و از تغییرات هرچند جزیی بر خود ببالید.

در صورتی که در این امر موفق شوید، افکار سرزنش گرانه ی ” من کافی نیستم” از بین خواهند رفت و هر لحظه از تغییر و رشد خود، راضی ترخواهید بود.
۳- در جهت اصلاح برآیید.

ممکن است برای تان این سوال ایجاد شود که پذیرفتن خود به عنوان فردی دمدمی، وسواسی، زودرنج و یا بدون اعتماد به نفس چه دردی را دوا خواهد کرد؟

به عبارت دیگر این روش چگونه به حل مشکل اعتماد به نفس می انجامد؟

فردی را تصور کنید که از مشاهده ی صورت کدر و پر از جوش خود در آینه واهمه دارد.

او هرگز برای دیدن چهره اش در مقابل آینه درنگ نمی کند و سریعا دست به کار استفاده از انواع وسایل آرایشی می شود تا ایرادات پوستی اش را بپوشاند.

با پیشرفت ابزارهای آرایشی ممکن است تا حد زیادی نیز موفق به این کار شود اما هر لحظه ترس آن را دارد که مبادا آرایشم خراب شود و همه چیز نقش بر آب گردد.

راه حل اساسی مشکل چنین فردی در آن است که بتواند برای دقایقی خودش را در آینه ببیند، نقاط ضعف اش را بپذیرد و سپس تلاش کند تا با رو های مناسب و اصولی، مشکلات پوستی اش را رفع و رجوع کند.

این مثال به شما کمک می کند تا دریابید، پذیرفتن نقص ها چگونه می تواند در حل مشکل موثر واقع شود.

در این لحظه می توانید نقاط ضعف خود را با دیدگاهی مشاهده ای بر روی کاغذ بیاورید و برای حل آن ها برنامه ریزی کنید.

ممکن است از خودپنداره ی جسمی و وضع هیکل تان راضی نباشید.

هیچ ایرادی ندارد.  نیازی به سرزنش و توبیخ نیست.

کافی است تا برای حل مساله دست به کار شوید و در اولین فرصت به باشگاه ورزشی سر بزنید.

نویسنده : مرکز مشاوره و روانشناسی ایران


مقعد آن قسمت از دستگاه روده است که از کانال عضلانی لگن و اسفنکترهای مقعد عبور می کند. این دهانه نهایی است که از طریق آن مدفوع از بدن عبور می کند. در بزرگسالان، مقعد ۴ تا ۵ سانتی متر طول دارد. نیمه پایینی کانال مقعد دارای انتهای عصبی حساس است.

شکاف مقعد چیست  چگونه ایجاد می شود؟

بیشتر شکاف های مقعد وقتی اتفاق می افتد که یک مدفوع بزرگ و سخت از اندازه مقعد بزرگتر شود و آنودرم ظریف را پاره کند.

در موارد کمتری، شکاف های مقعد به دلیل اسهال طولانی مدت، بیماری التهابی روده یا بیماری های مقاربتی که در ناحیه آنورکتال وجود دارد ایجاد می شود.

شکاف های حاد (کوتاه مدت) مقعد معمولاً سطحی و کم عمق است، اما شکاف های مزمن (طولانی مدت) مقعد ممکن است به طور عمیق تر گسترش یافته و گوشت اضافی مقعدی دیده شود.

آبسه مقعدی چیست؟

مجموعه ای متورم و دردناک از چرک در نزدیکی مقعد است. به دلیل دلایل نامشخص اکثر آبسه های مقعدی به سایر مشکلات سلامتی مربوط نمی شوند و خودبه خود به وجود می آیند.

آنها در یک غده مقعد کوچک سرچشمه می گیرند. بیش از نیمی از آبسه های مقعد در بزرگسالان جوان بین ۲۰ تا ۴۰ سال رخ می دهد و مردان بیشتر از ن مبتلا می شوند.

اکثر آبسه های مقعد در نزدیکی دهانه مقعد واقع شده اند اما بندرت ممکن است در کانال مقعد عمیق تر یا بالاتر رخ دهد ، نزدیک به روده بزرگ یا اندام لگن.

بواسیر چیست و چگونه ایجاد می شود؟

معمولاً باعث ایجاد درد نمی شود. با این وجود، بعضی اوقات رگ های خونی در یک بواسیر کوچک در لبه دهان مقعد می توانند ه شوند این ممکن است با یک دوره یبوست اسهال ایجاد شود.

هنگامی که ترومبوز رخ می دهد، بواسیر خارجی متورم، سخت و دردناک می شود، گاهی اوقات با ترشحات خونین.

علائم شقاق مقعدی

اگرچه هر چهار اختلال مقعد باعث نوعی ناراحتی مقعد یا درد می شوند، اما بسته به مشکل مقعد خاص، علائم دیگر متفاوت است.

برای شقاق مقعد، علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:

درد در ناحیه مقعد، که اغلب به عنوان تیز، سوزش یا سوزش توصیف می شود و معمولاً با حرکت روده ایجاد می شود

خونریزی ملایم رکتال، به طور معمول مقدار کمی خون قرمز روشن با حرکت روده یا روی کاغذ توالت.

در مورد آبسه مقعد ، علائم شامل موارد زیر است:

  • یک توده محکم، ورم یا تورم در ناحیه مقعد یا اطراف آن، که ممکن است بزرگ شود.
  • گاهی اوقات تب، لرز و احساس کلی بیمار دارد.

برای فیستول مقعد ، علائم و علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • درد خفیف در اطراف مقعد، در محوطه ای که آبسه مقعد قدیمی یا به طور خود به خود تخلیه شده است، یا توسط پزشک جراحی باز شده است.
  • تخلیه مداوم خون، چرک یا مخاط خاموش کننده از ناحیه مقعد.

علائم آبسه مقعدی مکرر که ممکن است در صورت گرفتگی باز شدن خارجی فیستول ایجاد شود و آبسه قدیمی دوباره فعال شود.

در مورد هموروئید خارجی ، علائم و نشانه ها عبارتند از:

  • تورم محکم و معمولاً دردناک در دهان مقعد
  • گاهی اوقات ترشحات خونریزی می شود، اگر سطح بواسیر شکسته شود.

تشخیص مشکلات مقعدی به کمک پزشک

هنگامی که علائم خود را توضیح دادید، پزشک از شما در مورد تاریخچه پزشکی و شیوه زندگی خود سؤالاتی را مطرح می کندکه به ارزیابی مشکل مقعد شما کمک می کند.

بسته به علائم شما ، پزشک ممکن است در مورد این موارد سؤال کند:

  • عادت روده شما، به خصوص هرگونه سابقه یبوست
  • سابقه پزشکی شما، از جمله سابقه بیماری های خونریزی، قسمت های خونریزی روده، بیماری التهابی روده
  • بیماری های مقاربتی یا پرتودرمانی برای سرطان
  • استفاده شما از داروهای بدون نسخه که ممکن است خطر خونریزی را افزایش دهد.
  • آیا شما مقاربت مقعد را انجام می دهید یا سابقه آسیب در مقعد را دارید.

در مرحله بعد، پزشک معاینه فیزیکی از شکم شما را انجام می دهد، و پس از آن معاینه خارجی از ناحیه مقعد شما و معاینه دیجیتال (انگشت) رکتال انجام می شود.

معمولاً پزشک شما نیز آنوسکوپی (قرار دادن یک ابزار لوله مانند به داخل مقعد را برای دیدن داخل کانال مقعد) و سیگموئیدوسکوپی (یک تلسکوپ کوتاه برای بررسی راست روده و روده بزرگ) انجام می دهد.

آیا مشکلات مقعدی به خودی خودحل می شوند؟

  • شقاق مقعد :

شکاف های دردناک مقعد می تواند یک مشکل مکرر در افرادی باشد که از قسمت های مکرر یبوست رنج می برند.

خوشبختانه، شکاف های سطحی معمولاً با معالجه پزشکی به سرعت بهبود می یابند و بیشتر علائم در طی چند روز تا چند هفته از بین می روند.

  • آبسه مقعد:

آبسه مقعدی گاهی به خودی خود تخلیه می شود، اگرچه برای ارزیابی مشکل همیشه پزشک مطمئن تر است.

اگر آبسه به خودی خود تخلیه نشود ، پزشک ممکن است آبسه را تزریق کرده و تخلیه کند.

پس از تخلیه آبسه، درد معمولاً بلافاصله بهتر می شود. آبسه مقعد حتی با درمان مناسب به یک فیستول مقعد تبدیل می شود.

نویسنده :مشاوره جنسی




فوبیای گربه یا ایلوروفوبیا [۱] یک فوبیای خاصی است که به معنای یک ترس مداوم و غیرمنطقی از گربه ها می باشد.

ایلورفوبیا ریشه در کلمات یونانی αἴλουρος (ailouros) به معنای گربه و φόβος (phóbos) به معنای ترسیدن دارد.

سایر اسم هایی که برای این فوبیا مورد استفاده قرار گرفته اند شامل فلینوفوبیا[۲]، الوروفوبیا[۳] و فوبیای گربه می باشند.
به چه نحوی می توانید فوبیای گربه را از بین ببرید؟

مراحل مربوط به درمان فوبیای گربه شامل نگاه کردن به تصاویر گربه، دیدن ویدئوهای مربوط به گربه ها، دیدن یک گربه از پشت پنجره و در نهایت قرار گرفتن در کنار گربه یا بچه گربه در یک اتاق است.

همچنین هیپنوتیزم درمانی یک روش درمان دیگری می باشد که برای درمان فوبیای گربه مورد استفاده قرار می گیرد.

هیپنوتیزم درمانی به شما کمک می کند تا تفکرات نیمه هوشیارانه مربوط به این فوبیا را مجددا ایجاد کنید.
چه مواردی منجر به ترس از گربه ها می شوند؟

تا به حال علت دقیق هیچ کدام از فوبیاها مشخص نشده اند. در مورد فوبیای گربه، حمله کردن یک گربه به فرد در دوران کودکی یا مشاهده کردن یک فرد دیگری که گربه به وی حمله کرده است، می توانند از جمله علل ایجاد فوبیای گربه باشند.

همچنین عوامل ژنتیکی و محیطی هم می توانند در ایجاد این فوبیا نقش داشته باشند.

نکته جالب توجهی که وجود دارد، عبارت از این مورد است که اغلب فوبیاهای خاص، به ویژه فوبیاهای حیوانات، در دوران کودکی به وجود می آیند.

[۱] Ailurophobia

[۲] Felinophobia

[۳] elurophobia
دلایل سندرم ترس از گربه

در ایران امار دقیقی از فوبیا به گربه وجود ندارد ولی به طور ۴۰درصد افراد (۳۰درصد ن) از حیوانات خانگی (گربه، همستر، سگ، پرنده) ترس داند.

فقط در خود ایالات متحده نزدیک به ۲۲٫۲% از افراد حیوانات مختلف ترس دارند.

ترس از گربه ها با اسم های مختلفی شناخته می شود.

یک اسم رایجی که برای این فوبیا مورد استفاده قرار می گیرد، عبارت از ایلوروفوبیا است که ریشه در کلمات یونانی دارد (ailouros (گربه ها) و phobos (وحشت یا ترس)).
آیا گربه ها می ترسند؟

در صورتی که گربه ها دچار ترس شوند یا نتوانند فرار کنند، در یک جای ثابتی خواهند ایستاد.

گربه در این شرایط احساس خطر خواهد کرد.

ممکن است که از نظر ما یک فرد یا یک موقعیت خاص ترسناک نباشد، ولی ممکن است که گربه احساس کند که این فرد یا موقعیت خاص خطرناک می باشد.

در این شرایط گربه یک سری واکنش های دفاعی را نشان خواهد داد و به فردی که در برابرش قرار گرفته است حمله خواهد کرد.
انواع فوبیاها و روش های درمان آن:

    فوبیاهای اجتماعی – فوبیاهای اجتماعی عبارت از رایج ترین فوبیاهای موجود می باشند.
    آگورافوبیا [۱] – ترس از مکان های باز.
    آکروفوبیا [۲] – ترس از ارتفاعات.
    پترومرهانو فوبیا [۳] – ترس از پرواز.
    کلاستروفوبیا [۴] – ترس از مکان های بسته.
    انتوموفوبیا [۵] . ترس از ات.
    اوفیدیوفوبیا [۶]  – ترس از مارها.
    سینوفوبیا [۷] – ترس از سگ ها.
    مایزوفوبیا [۸]. مایزوفوبیا عبارت از ترس از کثیفی می باشد که به دلیل آلودگی باکتریایی یا می ایجاد می شود.
    تریپانو فوبیا[۹]. تریپانوفوبیا عبارت از یک ترس شدید نسبت به فرآیندهای بالینی می باشد که شامل تزریقات و سوزن های زیرپوستی هستند.


بودن خانواده می تواند به دلیل ارزش های فرهنگی یک موضوع منحرف کننده ای باشد، ولی نیمه بودن اعضای خانواده (تفاوت محرم و نامحرم ) در کنار یکدیگر یک مورد کامل عادی و صحیحی می باشد.

در کل این مقاله بودن به معنی نداشتن حجاب برای محارم است و با برهنگی به معنی دیدن اندام جنسی متفاوت است.

کودکان باید بیاموزند که بودن و نداشتن حجاب والدین باید برایشان طبیعی باشد و نیاز جنسی نسبت به اعضای خانواده پیدا نکنند.

در واقع در نظر گرفتن برهنگی به عنوان یک حالت طبیعی و نرمال می تواند به کودکان شما کمک کند تا یک تصویر بدنی سالمی را به دست بیاورند و زمانی که به سن رشد می رسند، قرار ملاقات های (عشقی) سالمتری داشته باشند.

با این وجود، تمرین بودن در خانواده به صورت ایمن اهمیت زیادی دارد. شما می توانید این کار را از طریق آموزش دادن به کودکتان در مورد بودن، مشخص کردن قواعد و محدودیت ها و شناسایی مشکلات بالقوه انجام دهید.

روش اول :

1-آموزش دادن به کودکان در مورد بودن و نداشتن حجاب محارم در خانه

ممکن است کودک خود به حمام برود و چیزهایی ببینید این امر باید برایش طبیعی باشد و حس خاصی به او منتقل نشود.

2-به فرزندتان آموزش دهید که بودن یک مورد طبیعی می باشد و مربوط به نیست.

بر اساس فرهنگی که شما در آن زندگی می کنید، ممکن است بودن را به عنوان یک مورد جنسی در نظر بگیرید. با این وجود، این حالت طبیعی ترین حالت ممکن می باشد.

زمانی که شما در کنار فرزندانتان هستید، یک رفتار طبیعی و نرمالی داشته باشید.

آنها را تشویق کنید که بودن را به عنوان یک بخش مهمی از هویت انسانی در نظر بگیرند، نه به عنوان یک کار جنسی.

بودن وما به معنای تحریک جذابیت جنسی نیست. در خانواده خودتان و بودن را از هم جدا کنید تا بی حجاب بودن در محیط خانوادگی به صورت مناسبی تمرین شود.

هشدار: بهترین حالت این است که حالت بی حجاب بودن خانواده در خانه را در زمانی که بچه های شما در سنین پایینی هستند، به آنها آموزش دهید.

در صورتی که شما بچه های بزرگی داشته باشید، باید بی حجاب بودن را در زمانی تمرین کنید که این بچه ها در کنار شما نباشند، هر چند که آنها با این موضوع هیچ نوع مشکلی نداشته باشند.

3- بودن ایمن در مقابل جنس مخالف را از سنین اولیه آموزش دهید.

یکی از بزرگترین چالش های خانواده، عبارت از سر و کار داشتن با جنسیت های متفاوت می باشد. کودکان سوالات زیادی دارند و ممکن است برخی افراد در کنار شما راحت نباشند.

نحوه بودن در مقابل جنس مخالف را از همان اوایل کودکی یا هر چه زودتر به فرزندانتان آموزش دهید.

به سوالات فرزندانتان در مورد تفاوت های مربوط به بدن اعضای مختلف خانواده، همانند اندام های جنسی و موی بدن، پاسخ دهید. شاید شما این پاسخ را بدهید که من موی بیشتری نسبت به شما دارم، چرا که من بالغ و بزرگ هستم.

شما هم در آینده مو خواهید داشت” یا شما یک آلت تناسلی مردانه دارید و خواهر شما واژن دارد، به همین دلیل آلت تناسلی شما با هم متفاوت است.”

توضیح بدهید که در رابطه با لمس کردن، چه چیزی مناسب و چه چیزی نامناسب می باشد.

ممکن است بگویید که لمس کردن شما به نحوی که منجر به ایجاد ناراحتی در شما شود، یک مورد مناسبی نمی باشد. همچنین هیچ شخصی نباید این بخش از بدن شما را لمس کند.”

دیده شدن بدن والدین به صورت توسط فرزندان، در صورتی که به صورت ی نباشد و کودک مشکلی در رابطه با آن نداشته باشد، هیچ نوع ایرادی ندارد.

4-در حین بی حجاب بودن در خانه، تصویر بدنی سالم را برای فرزندانتان آموزش دهید.

یکی از مهمترین مزیت های تمرین کردن بی حجاب بودن خانواده، ایجاد یک تصویر بدنی سالم و مناسب برای کودکتان می باشد.

زمانی که شما در کنار آنها هستید، راحت باشید و به بدن خودتان افتخار کنید. علاوه بر این، زمانی که در کنار فرزندانتان قرار دارید، هیچ وقت نسبت به بدن خودتان انتقاد نکنید.

به جای اینکه بگویید این کاش از دست این شکم راحت می شدم”، بگویید که من خوشحالم که بدن من توانسته است تو را به دنیا بیاورد.”

5-زمانی که در یک جمع خانوادگی قرار دارید، از بروز تمایلات جنسی اجتناب کنید.

هر چند که احساسات جنسی یک مورد عادی و سالمی می باشند، ولی فقط باید در جاهای خلوت این احساسات را بروز دهید.

در غیر این صورت ممکن است که بچه های شما در رابطه با موارد درست و نادرست دچار اشتباه شوند.

در صورتی که شما تحریک شده باشید، آلت تناسلی خودتان را بپوشانید یا با آوردن یک بهانه ای به یک اتاق دیگری بروید.

همچنین در زمانی که فرزندانتان در کنارتان قرار دارند، هیچ وقت همسر خودتان را به صورت ی لمس نکنید.

برای مثال زمانی که فرزندانتان در کنارتان قرار دارند، همسرتان را فشار ندهید یا اندام های تناسلی وی را لمس نکنید. شاید فرزندانتان فکر کنند که آنها هم باید این کار را انجام دهند، چرا که شما این کار را برایشان مدلسازی می کنید.

نویسنده : همسرانه


معمولا اعضای خانواده بهترین انتخاب ممکن برای کمک گرفتن در حین مواجه شدن با مخارج پیشبینی نشده می باشند.

همواره درخواست کردن منجر به ایجاد یک احساس نامناسبی می شود، ولی برای اینکه بتوانید این کار را به صورت راحت تری انجام دهید، باید در مورد نیازتان به پول صادق باشید.

با خانواده تان در یک جا بنشینید و در مورد مقدار پولی که نیاز دارید و نحوه پس دادن آن، یک بحث جدی داشته باشید. یک توافق نامه کتبی را تهیه کنید تا در نتیجه آن هم شما و هم خانواده تان احساس راحتی بکنید و همچنین یک درک مناسبی از موقعیت شما به دست بیاید.



آماده شدن برای درخواست پول از خانواده

1. قبل از آنکه از یک فردی درخواست پول کنید، هزینه های موجود را حساب کنید.

عادت های مالی خودتان را تجزیه و تحلیل کنید. قرض هایی که دارید و مخارجی که هر ماه دارید را بررسی کنید.
یک سری روش هایی را برای کاهش مخارج و به دست آوردن پول بیشتر پیدا کنید. هر ماه یک بودجه شخصی را برای خودتان تنظیم کنید و آن را رعایت کنید.

شما برای ارائه یک درخواست قابل قبول به خانواده تان، باید تا حد ممکن شناخت بیشتری نسبت به موقعیت مالی تان داشته باشید.

برای مثال، در صورتی که شما برای غذا خوردن در رستوران ها پول زیادی را خرج کنید، سعی کنید که با آشپزی کردن در خانه و استفاده کردن از مواد ارزان، هزینه تان را کاهش دهید.

2. از افراد مورد اعتماد، درخواست وام کنید.

اکثر افراد برای درخواست پول، قبل از هر فردی به پدر یا مادر خودشان مراجعه می کنند.

در صورتی که روابط مناسبی با آنها داشته باشید، در این صورت شرایط خوبی خواهید داشت! شما و فرد دیگری از خانواده تان که از او درخواست پول کرده اید، نیاز دارید که به یکدیگر اعتماد کنید و به راحتی بتوانید یک ارتباط صریح و مشخصی برقرار کنید. درخواست کردن از فامیل های دور یک ایده مناسبی نخواهد بود، مگر اینکه هر دو شما یک رابطه خوبی با هم داشته باشید.

هر چقدر که اعتماد بیشتری در رابطه شما و یک فرد دیگر وجود داشته باشد، احتمال اینکه بتوانید از وی یک وامی بگیرید، بیشتر خواهد بود.

شما می توانید یک نامه ای بنویسید یا به صورت تلفنی صحبت کنید، ولی داشتن یک ارتباط رو در رو موثرتر می باشد.

3. از افرادی که وضعیت مالی مناسبی ندارند، درخواست پول نکنید.

در مورد وضعیت مالی فرد مورد نظرتان فکر کنید.
درخواست پول از شخصی که دارای وضعیت مالی مناسبی نیست، یا دارای یک شغل ثابتی نیست و یا فردی که هزینه های پزشکی زیادی دارد، به عنوان یک بی احترامی در نظر گرفته خواهد شد. سعی نکنید به افرادی که تحت فشار قرار دارند، فشار بیشتری بیاورید.

بهترین دوست شما می تواند شخصی باشد که بیشترین اعتماد را نسبت به وی دارید، ولی در زمانیکه این فرد در مورد پرداخت قبض ها و بدهی هایش با مشکل مواجه باشد، درخواست پول از وی یک درخواست نامناسبی خواهد بود.



درخواست وام

1. در مورد دلیلتان برای درخواست وام، بحث کنید.

به فرد مورد نظرتان بگویید که باید یک مورد جدی را با آنها مطرح کنید. سعی کنید در یک محیط آرام با وی صحبت کنید تا بتوانید به صورت دقیقی توضیح بدهید که چرا به پول نیاز دارید.
صداقت باعث می شود که حتی در صورتی که خانواده تان تمایلی نسبت به وام دادن پول نداشته باشند، یک اعتماد و ارتباط مناسبی مابین شما ایجاد شود.

برای مثال، به آنها بگویید که "من باید پول زیادی را به دلیل وام مدرسه پرداخت کنم و برای پرداخت اجاره این ماهم، پول کافی ندارم."

2. مقدار دقیق پولی که نیاز دارید را از فرد مورد نظرتان درخواست کنید.

در صورت امکان، به همراه داشتن یک کپی از مخارج موجود، همانند یک قرض یا یک قرارداد اجاره، می تواند در این کار به شما کمک کند.
در حالیکه درخواست پولی بیشتر از پول مورد نیازتان یک مورد نامناسبی است، ولی درخواست وام دوم به دلیل کم بودن مقدار وام اول باعث خواهد شد که به عنوان یک فرد بی مسولیت در نظر گرفته شوید.

برای مثال، بگویید که "من برای اینکه آخر هفته به کنسرت بروم، می خواهم از شما 20 دلار قرض بگیرم."

3. برای وام های بزرگ، یک بودجه مخارج تهیه کنید.

زمانیکه نیاز داشته باشید برای پرداخت چند قبض یا یک وام تجاری، پول زیادی را قرض بگیرید، در مورد نحوه استفاده کردن از این پول برنامه ریزی مناسبی داشته باشید.
داشتن یک برنامه مشخص و دقیق باعث خواهد شد که فرد وام دهنده در مورد مسولیت پذیر بودن شما متقاعد شود. همچنین این کار باعث خواهد شد که درست و دقیق بودن برنامه مالی تان را مجددا چک کنید.

برای مثال، بودجه شما می تواند به این صورت باشد: 200 دلار برای قبض برق، 100 دلار برای وسایل خواربار و 50 دلار برای مخارج مسافرت.

4. توضیح بدهید که شما برای برگرداندن پول چقدر زمان نیاز دارید.

برای تخمین زمان بازپراخت، بودجه شخصی و برنامه تجاری خودتان را بررسی کنید.

این مدت زمان به اندازه وام دریافت شده و مقدار پولی که هر ماه به آن دسترسی دارید، بستگی خواهد داشت. شاید نیاز باشد که بودجه خودتان را دوباره بررسی کنید و هزینه های خودتان را کاهش دهید تا بتوانید در سریع ترین زمان ممکن بدهی تان را پرداخت کنید.

برای مثال، قرض گرفتن مقدار کمی پول برای پرداخت هزینه شام، می تواند در طول یک هفته بازپرداخت شود ولی بازپراخت یک وام تجاری بزرگ می تواند چند ماه یا چند سال به طول بکشد.

درخواست پول صرف نظر از میزان وام و میزان صمیمی بودنتان با فرد وام دهنده، باید به عنوان یک وام تجاری در نظر گرفته شود و برنامه ریزی دقیقی برای بازپراخت آن وجود داشته باشد.

5. یک برنامه بازپرداخت تهیه کنید.

در مورد مدت زمانی که برای بازپرداخت پول نیاز دارید، بحث کنید. در صورتیکه پول زیادی را قرض گرفته باشید، شاید بتوانید که این پول را سریع برگردانید.

با م خانواده خودتان حداقل مقدار پولی که در یک دوره زمانی مشخص، برای مثال هر ماه، می توانید پرداخت کنید را مشخص کنید.

داشتن یک برنامه باعث می شود که برای دستیابی به اهدافتان در یک مسیر مناسبی قرار بگیرید. این برنامه به شما کمک می کند تا بازپرداخت پول یا قرار دادن آن در بودجه خودتان را هیچ وقت فراموش نکنید.

خلاق باشید! همچنین ممکن است خانواده تان از شما انتظار داشته باشند که برای بازپرداخت وام دریافتی، کارهای عجیب و غریبی همانند چمن زنی را هم انجام بدهید.

6. پیشنهاد پرداخت بهره بدهید.

این نکته را در نظر داشته باشید که سایر اعضای خانواده به جای استفاده از پول برای خودشان، در نتیجه وام دادن به شما یک ریسکی را می پذیرند.

بهره بانکی مقدار پولی که وام گرفته اید را محاسبه کنید. یک نرخ بهره پایین 1 یا 2 درصدی را در نظر بگیرد و پول های پرداختی ماهیانه تان را به این میزان افزایش دهید.

پرداخت بهره یک روش مناسبی برای نشان دادن قدردان بودنتان نسبت به کمک اعضای خانواده می باشد.

7. دیرکردهای مربوط به پرداخت ها را در نظر بگیرید.

در مورد کارهایی که در صورت دیرکرد پرداخت ها انجام خواهید داد، بحث کنید. میزان پرداخت اضافی در صورت دیرکرد به شما و خانواده تان بستگی دارد.
می توانید به آنها بگویید که در صورت دیرکرد، پرداخت بعدی تان یک مقدار بیشتر خواهد بود. باید یک نوع جریمه ای در نظر بگیرید که شما را به پرداخت به مواقع وام ها و قسط هایتان تشویق کند.

برای مثال، شما می توانید انجام دادن یک کار یا یک مساعدت به خانواده، همانند نگهداری کردن از برادر کوچکتان را به عنوان جریمه دیرکرد در نظر بگیرید.

مشخص کردن پیامدهای مربوط به دیرکرد نشان می دهد که شما در این کارتان جدی هستید و همچنین به شما کمک می کند که یک ارتباط صریح و مشخصی در مورد مسائل سخت داشته باشید.

هر چند که ما خودمان دوستانمان را انتخاب می کنیم، ولی هیچ نقشی در انتخاب خانواده مان نداریم.

معاشرت کردن با برخی از اعضای خانواده که رفتار نامناسب و گستاخانه ای دارند، یک شرایط سختی را ایجاد می کند؛

با این وجود، شما به جای عصبانی شدن و قطع رابطه تان با این افراد، باید نحوه برخورد با آنها را یاد بگیرید.

چه در شرایطی که فقط یک بار در طول هر سال با این فرد برخورد داشته باشید و چه در شرایطی که این فرد را هر روز ببینید، باید یک سری اقدامات مناسبی را برای حفظ کردن سلامت روانی خودتان و روابط خانوادگی موجود انجام دهید.
در انجام کارهای مربوط به خانواده، از وی اجتناب کنید

۱٫ به یک جای دیگری بروید.

معمولا نیاز است که خانواده در یک جای بزرگی جمع شوند، هر چند که ممکن است چنین جایی در دسترس نباشد.

شما در این جمع ها به راحتی و از طریق تغییر دادن موقعیت خودتان می توانید از این فرد گستاخ دوری کنید.

سعی کنید که در حین برخورد با این فرد مودب باشید، با او دست بدهید و بخندید؛ شما مجبور نیستید که کار دیگری انجام دهید.

سعی کنید در یک مکانی قرار بگیرید که صدا این فرد به گوش شما نرسد.

حتی در صورتی که جای خودتان را تغییر دهید، همچنان این امکان وجود دارد که یک حرف ناراحت کننده ای را بشنوید.

می توانید به داخل یک اتاقی بروید که صدای این فرد در آنجا شنیده نشوید یا در صورتیکه با این فرد در یک اتاق باشید، می توانید در نزدیکی در خروجی این اتاق قرار بگیرید تا حرف های بیان شده توسط این فرد کمتر شما را اذیت کند.

در صورتیکه مجبور باشید که این فرد را هر روز ببنید، برای مثال برادر یا خواهر شما باشد، سعی کنید مدت زمان کمتری در کنار وی بمانید.

برای مثال، سعی کنید که بعد از مدرسه در فعالیت های فوق برنامه ای شرکت کنید تا فقط در موقع شام خوردن برادر گستاخ و خشن خودتان را ببیینید.

۲٫ در صورتیکه یک مکالمه ناراحت کننده ای مابین شما صورت بگیرد، موضوع مورد بحث را تغییر دهید.

افراد گستاخ در اغلب مواقع از طریق انجام دادن یک سری واکنش ها سعی می کنند که توجه سایر افراد را به خودشان جلب کنند.

در صورتیکه نسبت به موضوعات مورد علاقه این فرد مطلع باشید، سعی کنید که از طریق انجام دادن مکالمات بی تاثیر و بی طرفانه ای که هیچ نیازی به اظهار نظر یا واکنش این فرد ندارند، از صورت گرفتن واکنش های نامناسب توسط این فرد جلوگیری کنید.

برای مثال، از بیان کردن دیدگاه های ی اجتناب کنید و در مورد موضوعاتی(همانند اصلاحات جدیدی که در خانه صورت گرفته است) بحث کنید که این فرد به آن علاقمند است و یک دیدگاه مثبتی نسبت به آن دارد.

می توانید بگویید که این یک مسئله سختی است و من قبل از نظر دادن باید در مورد آن مطالعه کنم.

من اخیرا یک مقاله ای در مورد درست کردن یک کشتی بزرگ مطالعه کرده ام. به نظر شما چقدر طول می کشد تا بتوانید یک کشتی درست کنید؟”

در صورتیکه شما به صورت روزمره با این فرد گستاخ برخورد داشته باشید، سعی کنید که رابطه صمیمی خودتان را با وی حفظ کنید.

به منظور ایجاد رابطه بهتر با این فرد، در مورد علایق یا موارد نفرت انگیز مشترک صحبت کنید.

۳٫ سعی کنید که از طریق مشغول کردن این فرد به یک فعالیتی، توجهش را منحرف کنید.

بر مبنای بزرگ بودن جمع های خانوادگی، یک سری فرصتی های برای جدا شدن از این فرد و شروع کردن یک فعالیت وجود خواهد داشت.

در جمع های خانوادگی بزرگ نیاز خواهد بود که چند فرد بزرگسال از کودکان مراقبت کنند، آنها را برای خوردن غذا آماده کنند، یا خانه را تمیز کنند.

مشغول کردن این فرد به این فعالیت ها باعث خواهد شد که سرگرم شود و شما را اذیت نکند.

برای مثال، از این فرد بخواهید که در مورد مشکلی که ماشینتان پیدا کرده است به شما کمک کند، یا در نوسازی خانه به شما کمک کند یا اینکه با کودکان بازی کند.

این فرد را در فعالیت هایی مشغول کنید که نتواند افراد بیشتری را ناراحت کند.

در صورتیکه از این فرد بخواهید در فعالیت هایی مشارکت کند که دارای تعاملات اجتماعی زیادی هستند، ممکن است که یک موقعیت تنش زایی را ایجاد کنید.

به منظور دور شدن از برادران یا خواهران گستاخ و خشن، به کارهای خانه مشغول شوید یا یک سرگرمی جدیدی داشته باشید.

ولی کار بهتری که می توانید انجام دهید عبارت از مشغول کردن این فرد مشکل زا به کارهای خانگی یا یک سرگمی می باشد که از آن لذت می برد.

برای مثال در صورتی که برادر گستاخ شما به کتاب های خاص یا بازی های ویدئویی علاقمند باشد، چند نوع کتاب و بازی ویدئویی را در اختیار وی قرار دهید تا سرگرم شود.
مقابله با این فرد

۱٫ در رابطه با موارد قابل قبول، صریح و قاطع باشید.

مشخص کنید که کدام یک از کارهای صورت گرفته توسط این عضو خانواده منجر به اذیت شما می شود.

منطقی باشید و تفکرات خودتان را به صورت صریح و صادقانه بررسی کنید.

در صورتیکه این روش در مورد شما مفید باشد، سعی کنید که تفکرات خودتان را با یکی از دوستان یا اعضای خانواده (غیر از آن فرد خاص) قابل اعتماد در میان بگذارید.

در طول چند شب و قبل از خوابیدن در مورد عواطف خودتان فکر کنید تا نسبت به دقیق و منطقی بودن آنها مطمئن شوید.

مشخص کردن احساسات خودتان به شما کمک خواهد کرد تا یک راه حل مناسبی را برای مشکل موجود پیدا کنید.

به روز رسانی شده در: ۱۷ اکتبر ۲۰۱۹ , ترجمه : مشاور کو



شما در مورد انتخاب خانواده خودتان حق هیچ نوع انتخابی را ندارید، ولی نحوه تاثیر اعضای خانواده تان بر روی شما یک موضوعی می باشد که شما در آن حق انتخاب دارید.

به منظور اینکه بتوانید بدون دریافت حمایت از طرف خانواده یک زندگی خوبی داشته باشید، باید رابطه تان را با دوستان و آشنایان خودتان افزایش دهید.

از طریق عضو شدن در باشگاه های محلی و یادگیری فعالیت های جدید، خودتان را سرگرم کنید.

در کل سعی کنید که مدت زمان کمتری را در کنار افراد منفی، که شامل اعضای خانواده تان هم می باشند، سپری کنید و در مورد رفتارهایی که قبول خواهید کرد یا قبول نخواهید کرد، یک سری محدودیت هایی را مشخص کنید.

ایجاد یک محیط اجتماعی حمایت کننده

1. به دوستانتان اعتماد کنید.


در صورتی که افراد نزدیکتان به شما آسیب زده باشند، نکته مهمی که همواره باید مد نظر داشته باشید عبارت از احتمال وجود داشتن رفتارهای مثبت و خوب در سایر افراد می باشد.

در مورد کارهایی خوبی که سایر افراد برای شما انجام داده اند، فکر کنید.

شاید نوشتن این موارد و مرور کردن آنها باعث شود که مجددا به سایر افراد اعتماد کنید. بعد از این کار، به دنبال دوستانی باشید که علایق مشترکی با شما دارند و می توانند در دستیابی به اهداف زندگی تان به شما کمک کنند.

بعد از آنکه در مورد دوستانتان یک مقدار شناخت به دست بیاورید، بیان کردن نگرانی تان در مورد اعتماد به سایر افراد می تواند یک مورد مناسبی باشد.

همچنین در صورتی که دوستانتان یا سایر افراد بخواهند که بستگان شما را ببینند، می توانید بگویید که "من مطمئن نیستم که این کار خوب باشد؛ در یک فرصت مناسب دلیل این مورد را به شما بیان خواهم کرد."

در صورتی که با خانواده تان زندگی می کنید، سعی کنید که در یک جای دیگری با دوستانتان ملاقات داشته باشید. این کار باعث خواهد شد که یک فاصله ای مابین این دو گروه ایجاد شود. همچنین شما می توانید همواره به صورت آنلاین با دوستان خودتان چت کنید و از داشتن ملاقات رو در رو با دوستانتان امتناع کنید.

2. برنامه ریزی تان به نحوی باشد که شب ها را در بیرون از خانه بمانید.

سعی کنید که به عنوان یک گروه، فعالیت های جدید و سرگرم کننده ای را با هم انجام دهید.

این تجربیات باعث خواهند شد که شما با هم ارتباط برقرار کنید و همچنین باعث خواهد شد در زمان هایی که کنار دوستانتان قرار می گیرید، حرف های زیادی برای گفتن داشته باشید.

در صورتی که دوستتان مشغول کارهای دیگری باشد، خودتان تنهایی برای شام خوردن یا فیلم دیدن به بیرون بروید. همچنین لذت بردن از مصاحبت کردن با دیگران هم اهمیت زیادی دارد.

در صورتی که شما دارای خانواده بزرگی باشید و به حمایت شدن از طرف سایر افراد عادت کرده باشید، تشویق کردن خودتان برای انجام دادن برخی فعالیت ها به صورت مجزا یک ایده خوبی خواهد بود.

این کار منجر به ایجاد اعتماد به نفس در شما خواهد شد و به شما اثبات خواهد کرد که خودتان هم می توانید تقریبا همه کارها را به تنهایی انجام دهید.

همچنین یک سری فعالیت های تک به تک یا گروهی کوچکی انجام دهید، همانند ملاقات کردن با یک دوست در کافه یا پیاده روی کردن به همراه یک فرد دیگر.

این فعالیت ها باعث خواهند شد که آرامش بیشتری به دست بیاورید و تمرکز بیشتری بر روی مکالمه تان داشته باشید.

این کار از طریق تقویت نقاط مشترک به شما کمک خواهد کرد تا یک سری روابطی ایجاد کنید و آن را تقویت کنید؛ همچنین این فعالیت ها به شما کمک خواهند کرد تا قابل اعتماد بودن یک فردی را تشخیص دهید.

3. دعوت های صورت گرفته را بپذیرید.

در صورتی که برخی از دوستانتان از شما بخواهند که یک فعالیتی را با هم انجام دهید یا به یک کلاسی بروید، با پیشنهاد آنها موافقت کنید.

در صورتی که به دوستانتان نشان دهید که می توانند در زمان های خوب به شما دسترسی داشته باشند، احتمالا این کار باعث خواهد شد که در موقعیت های سخت هم به شما اعتماد کنند.

همچنین موافقت کردن با پیشنهادات آنها باعث خواهد شد که آنها شما را به عنوان فردی در نظر بگیرند که می توانند با آن فرد صحبت کنند و یک سری کارهای سرگرم کننده ای را به همراه آن فرد انجام دهند.

از طریق موافق کردن با پیشنهادات بیان شده، طرف مقابلتان را ترغیب به ارتباط برقرار کردن با خودتان کنید.

در صورتی که نتوانید با درخواست آنها موافقت کنید، در همان مکالمه با هم برای انجام دادن همان فعالیت (یا یک فعالیت دیگر) در یک زمان مناسب دیگری برنامه ریزی کنید تا به آنها نشان بدهید که رابطه تان با این فرد برای شما اهمیت دارد.

همچنین این بدان معناست که شما می توانید وی را به عنوان یک منبع عاطفی و مورد اعتماد در نظر بگیرید.

کارهای صورت گرفته از دوستتان را جبران کنید. در صورتی که دوستتان شما را به بیرون رفتن دعوت کرده باشد، سعی کنید که شما هم وی را به یک کار دیگری دعوت کنید.

برای مثال می توانید وی را دعوت کنید که با هم به یک رستوران جدید بروید. یا می توانید همراه با هم به خرید بروید.

همچنین مشغول نگه داشتن خودتان باعث خواهد شد که ذهنتان درگیر مسائل خانواده نباشد.

4. به باشگاه های سرگرمی ملحق شوید.

در صورتی که شما با خانواده تان زندگی کنید یا در سن مدرسه باشید، مشارکت کردن در چنین باشگاه هایی یک فرصتی را برای شما ایجاد خواهد کرد تا در بیرون از خانه، لحظات مثبت و خوبی را داشته باشید.
همچنین زمانی که بیرون از مدرسه هستید، نحوه و میزان اجتماعی شدن و گسترش دادن محیط اجتماعی خودتان در خارج از محیط خانوادگی، به خود شما بستگی دارد.

به دنبال پیدا کردن یک سری از گروه های آنلاین موجود در محل زندگی خودتان باشید که علایق و سرگرمی های مشترکی با شما دارند.

برای مثال، در صورتی که شما اسب دوست داشته باشید، سعی کنید که به یک گروه اسب سواری موجود در محل خودتان بپیوندید.

یا با مرکز سرگرمی محلی خودتان ارتباط برقرار کنید و در مورد تیم های ورزشی داخلی بزرگسالان اطلاع کسب کنید.

این نوع فعالیت ها می توانند شما را در عصر ها و آخر هفته هایی که بیکار هستید و برنامه خاصی ندارید، مشغول و سرگرم نگه دارند.

همچنین شما برای دریافت حمایت اضافی می توانید به یک گروه کلیسایی محلی ملحق شوید.

این کار برای ایجاد یک آرامش مناسب به منظور فکر کردن در مورد منافع شخصی هم مفید می باشد.

5. به منظور یادگیری موارد جدید، در کلاس های مختلفی شرکت کنید.

انسان از مدت ها قبل به این شناخت دست یافته است که انجام دادن وظایف جدید باعث می شود که ذهنش سرزنده و مشغول باشید.

با این جود، این کار از طریق تقویت کردن اعتماد به نفس شما و توانایی مربوط به حل مسئله، برای بهزیستی عاطفی شما هم مناسب خواهد بود.

به صورت آنلاین در مورد کلاس های بزرگسالان یا سالمندان ارائه شده در منطقه خودتان تحقیق کنید. یا در صورتی که یک فرد جوانی باشید، در یک سری فعالیت های سرگرم کننده که برای افراد جوان در نظر گرفته شده اند، شرکت کنید.

شرکت کردن در یک کلاس ورزشی، همانند یوگا همچنین به شما کمک می کند تا یک بدن سالم و فعالی داشته باشید.

همچنین درخواست کمک کردن از یک فرد باتجربه در این کلاسها یک روش مناسبی برای گسترش دادن محیط اجتماعی تان می باشد که در خارج از محیط خانوادگی دارید.

در صورتی که فکر می کنید اعضای خانواده تان از ماجراجویی های جدیدتان حمایت نخواهند کرد، در رابطه با این موارد با آنها بحث نکنید. شما در حین تجربه کردن موارد جدید در یک موقعیت مخاطره آمیز قرار خواهید گرفت و نیاز دارید که اظهارنظرهای مثبت و روحیه بخشی را بشنوید.

در صورتی که شما یک فرد جوانی باشید و همچنان با خانواده تان زندگی کنید، شاید برای تامین هزینه های مربوط به این تجربیات رسانه ای اضافی مجبور باشید که یک کار نیمه وقتی را انجام دهید. این موقعیت می تواند یک فرصت مناسبی برای شما باشد.

مشغول شدن به یک کار باعث خواهد شد که شما برای یک مدت زمانی دور از محیط خانواده خودتان باشید و همچنین می توانید با همکاران خودتان رابطه دوستی برقرار کنید!

6. برای موارد مختلفی داوطلب شوید.

این کار باعث خواهد شد که در یک زمان خاصی مشاهده کنید که هر فردی دارای شرایط متفاوتی می باشد. همچنین ممکن است که شما در حین داوطلبانه انجام دادن یک کاری علایق جدیدی پیدا کنید، علایقی همانند آشپزی کردن یا نقاشی کردن.

به منظور داوطلب شدن برای فعالیت هایی که در منطقه خودتان وجود دارد به صورت آنلاین جستجو کنید و به منظور کسب اطلاعات بیشتر، به صورت مستقیم با این آژانس ها ارتباط برقرار کنید.

نسبت به این موضوع مطلع باشید که داوطلب شدن در برخی گروه های خاص، همانند گروه مربوط به افرادی که با خشونت خانوادگی مواجه هستند، باعث اجبار شما برای برقراری ارتباط نزدیک تر با خانواده خواهد شد.

به جای داوطلب شدن در چنین فعالیت هایی سعی کنید در مواردی داوطلب شوید که منجر به بهبود وضعیت روانی شما می شوند و همچنین به شما کمک می کنند.


جدا شدن از یک چرخه منفی

1. یک فاصله ای مابین خودتان و بستگانتان ایجاد کنید.

در صورتی که با خانواده تان زندگی می کنید، سعی کنید از مکان های مشترک، همانند اتاق نشیمن، دوری کنید. در صورتی که به صورت مستقل زندگی می کنید، سعی کنید خانواده تان را کمتر ببینید.

از پاسخ دادن به تماس های تلفنی و پیام های متنی بیش از پیش اجتناب کنید.

از طریق ملاقات نداشتن با اعضای خانواده یا دعوت نکردن از آنها، فاصله فیزیکی بیشتری مابین خودتان و خانواده تان ایجاد کنید. شما انرژی محدودی دارید و جدا کردن افراد منفی از زندگی تان باعث خواهد شد که انرژی بیشتری را صرف افراد مثبت کنید.

در صورتی که بستگان شما دلیل فاصله ایجاد شده را از شما بپرسند، می توانید به آنها بگویید که "اخیرا برنامه من خیلی شلوغ شده است" و از آنها جدا شوید.

این نکته را در نظر داشته باشید که زمانیکه یک سری افراد به دریافت یک پاسخ خاص از شما عادت کرده باشند و به صورت ناگهانی چنین پاسخی از طرف شما بیان شود، طبیعی خواهد بود که آنها قبل از پذیرفتن این پاسختان تلاش کنند که آن را تغییر دهند. زمانیکه تلاش می کنید که یک فاصله ای را مابین خودتان و یک سری از افراد ایجاد کنید، خودتان را برای چنین فشارهایی آماده کنید.

2. گفتن "نه" را به یاد داشته باشید.

بخشی از فرآیند مربوط به ایجاد مرزها و محدودیت ها عبارت از یادگیری مواردی می باشد که دوست دارید یا دوست ندارید در مورد افراد خاصی انجام بدهید.

در صورتی که شما مجبور به نگه داشتن یک رابطه ای با یک فردی باشید، شاید خودتان بخواهید یک سری برنامه هایی را مشخص کنید.

در این صورت برنامه ریزی ها بر مبنای شرایط شما و جایی که در آن راحت هستید، صورت خواهند گرفت و همچنین مدت زمان محدودی به طول خواهند کشید.

در صورتی که اعضای خانواده تان از شما بخواهند که یک کاری را انجام بدهید که به یک نحوی برای بهزیستی تان مضر می باشد، فقط به آنها "نه" بگویید. این احساس را نداشته باشید که باید به آنها توضیح دهید، چرا که زمان شما متعلق به خودتان می باشد.

البته اگر شما با خانواده تان زندگی کنید، با قواعد و درخواست های بیشتری از طرف آنها مواجه خواهید شد.

بنابراین در حین گفتن "نه" با احتیاط عمل کنید و این پاسخ شما (در حالت امیدوارانه) جدی گرفته خواهد شد.

3. در کلاس های سرپرتی شرکت کنید.

در صورتیکه نگران نوع زندگی خانوادگی تان باشید که والدینتان ایجاد کرده اند، می توانید از طریق مشارکت کردن در کلاس های مربوط به مراقبت از کودک یا سرپرستی، ترس های خودتان را کاهش دهید و یک سری موارد مناسبی را آموزش ببینید. این مربی ها به شما نشان خواهند داد که یک سیکل خانوادگی منفی نباید تکرار شود.

همچنین آنها به شما آموزش خواهند داد که کدام یک از اقدامات سرپرستی مفید می باشند و کدام یک از آنها مضر هستند.

شما از طریق ارتباط برقرار کردن با بیمارستان محلی خودتان می توانید در مورد کلاس های سرپرستی موجود اطلاع کسب کنید.

به احتمال خیلی زیاد این بیمارستان ها یک سری کلاس هایی را در مورد موضوعات سرپرستی برگزار بکنند.

همچنین اکثر این کلاس ها برای افرادی که در آینده نزدیک پدر یا مادر خواهند شد، به صورت رایگان برگزار می شود.

4. به یک مشاور مراجعه کنید.

در صورتی که به مدرسه می روید، می توانید به مشاور مدرسه تان مراجعه کنید؛ معمولا این مشاوره به صورت رایگان در دسترس می باشد.

در برخی مواقع دسترسی داشتن به یک فرد بدون تعصب برای شنیدن نگرانی هایتان می تواند برای شما مفید باشد.

در صورتی که شما مدلبندی روابط خودتان با والدینتان باشید، می توانید به یک مشاور ارتباطات مراجعه کنید.

تعداد جلسات شما با مشاور به دلخواه شما خواهد بود. همچنین شما می توانید به صورت مجزا یا به همراه همسر خودتان به مشاوره مراجعه کنید

بحث کردن در مورد سابقه خانوادگی تان با یک مشاور نشان خواهد داد که عامل ایجاد روابط منفی یا مشکل زا شما نمی باشید. شما فقط در قبال انتخاب ها و اقدامات خودتان مسول هستید.

همچنین کتاب های مناسبی در این حوزه وجود دارند که نحوه مشخص کردن و اعمال کردن محدودیت ها مناسب و ایجاد روابط سالم تر را به شما آموزش می دهند. همچنین شما می توانید به گروه های حمایت کننده ملحق شوید.

روابط مابین عموزاده ها و دایی زاده ها می توانند کاملا صمیمی و عمیق باشند. شاید شما خیلی به هم نزدیک باشید، ولی به دلیل فاصله فیزیکی موجود، سوء تفاهمات موجود یا حتی به دلیل مشکلات موجود در داخل خانواده، به صورت مجزا زندگی کنید.

صرف نظر از شرایطی که در خانواده تان وجود دارد، شما می توانید یک سری کارهایی انجام بدهید که در نتیجه آن عمو زاده ها و دایی زاده هایتان شما را دوست داشته باشند و روابط موجود برای هر دو شما معنی دار و مهم شوند.
بخش یک از سه:
به دست آوردن اعتماد عمو زاده ها و دایی زاده ها

۱٫ با آنها ارتباط برقرار کنید.

ایجاد ارتباط مجدد با عمو زاده ها و دایی زاده ها باعث خواهد شد که شما اعتماد آنها را به خودتان جلب کنید و باعث شوید که آنها دوستتان داشته باشند. سعی کنید که اولین پیام های فرستاده شده توسط شما یک سری پیام های ساده ای باشند تا عمو زاده ها و دایی زاده هایتان دچار سردرگمی نشوند.

روش های مختلفی برای ارتباط برقرار کردن با عمو زاده ها و دایی زاده ها وجود دارند که شامل نامه، ایمیل یا تماس تلفنی هستند.

همچنین رسانه های اجتماعی هم یکی دیگر از گزینه های موجود در دسترس می باشد: شما می توانید در فیس بوک با عمو زاده ها یا دایی زاده هایتان دوست شوید و آنها را در اینستاگرام دنبال کنید. حتی همین کارهای کوچک می توانند باعث شوند که در آینده ارتباط شما با آنها بیشتر شود.

سعی کنید که با یک پیام ساده شروع کنید، همانند ما قبلا خیلی صمیمی بودیم و الان دلتنگ شما هستم.

در صورتی که شما هم تمایلی به داشتن ارتباط بیشتر داشته باشید، فوق العاده خواهد بود.” این نوع پیام باعث خواهد شد که آنها متوجه احساسات شما شوند و همچنین مسولیت برقراری ارتباطات آینده به آنها محول شود.

هیچ مورد از مشکلات قبلی یا مشکلات خانوادگی را بیان نکنید. شما در آینده، زمان و فرصت مناسبی برای مطرح کردن این موارد خواهید داشت و هر دو شما تشخیص خواهید داد که چه زمانی برای صحبت کردن در رابطه با این موارد یک زمان مناسبی می باشد.

هیچ وقت عمو زاده ها و دایی زاده های خودتان را تحقیر یا سرزنش نکنید. در صورتی که نمی توانید در مورد یک موضوع خوبی صحبت کنید، شاید بهتر باشد تا زمانی منتظر بمانید که بتوانید یک برخورد مثبت و احترام آمیزی نسبت به طرف مقابلتان داشته باشید.

در صورتی که هیچ نوع اطلاعاتی از عمو زاده یا دایی زاده تان نداشته باشید، اطلاعات مورد نیازتان را از اعضای خانواده تان بگیرید یا برای پیدا کردن ایمیل یا آدرس تلفن عمو زاده یا دایی زاده خودتان، از یک ماشین جستجو، همانند گوگل، استفاده کنید.
۲٫ یک ارتباط برقرار کننده خوبی باشید.

تبدیل شدن به یک ارتباط برقرار کننده خوب دارای دو جنبه می باشد: صحبت کردن و گوش دادن.

با عمو زاده یا دایی زاده خودتان صحبت کنید و به حرف های وی گوی دهید. این کار به آنها نشان خواهد داد که شما در مورد ارتباط برقرار کردن و داشتن رابطه با آنها جدی هستید.

در ارتباطات خودتان ثابت قدم باشید. بعد از صورت گرفتن یک ارتباط مابین شما و عمو زاده یا دایی زاده تان، باید در ارتباطات خودتان ثابت قدم بمانید.

منظور من این نیست که شما باید بلافاصله به پیام ها و تماس های وی پاسخ دهید، ولی داشتن یک ارتباط منظم باعث خواهد شد که یک اعتمادی مابین شما صورت بگیرد.

یکی از مهمترین عوامل در به دست آوردن اعتماد عمو زاده یا دایی زاده، عبارت از گوش دادن به آنها می باشد. به آنها نشان بدهید که علایق و مشکلات آنها برای شما اهمیت دارند.

برای مثال، در صورتی که آنها در مدرسه یا با دوستان خودشان مشکل داشته باشند، در مورد احساساتشان با آنها صحبت کنید و به آنها کمک کنید که یک راه حل مناسبی برای این مشکل پیدا کنند.

همچنین به اشتراک گذاری رازهایتان با عمو زاده یا دایی زاده به شما کمک خواهد کرد تا اعتماد وی را به دست بیاورید. فقط به آنها بگویید که رازهای شما را به یک فرد دیگری نگویند، چرا که این کار می تواند منجر به ایجاد اختلافاتی شود.
۳٫ مودب و منعطف باشید.

اجازه بدهید که عمو زاده یا دایی زاده تان در حین صحبت کردن با شما یا قرار گرفتن در کنار شما، احساس راحتی داشته باشد.

احترام گذاشتن به آنها و منعطف بودن در رفتار خودتان به شما کمک خواهد کرد تا اعتمادشان را به دست بیاورید و باعث شوید که شما را بیشتر دوست داشته باشند.

ممکن است که در ارزش ها و عقاید موجود یک سری تفاوت هایی مابین شما و عمو زاده یا دایی زاده تان وجود داشته باشد.

این تفاوت ها را شناسایی کنید و به آنها احترام بگذارید تا نشان بدهید که در مورد برقراری ارتباط با آنها جدی هستید.

مودب و احترام آمیز بودن شامل توهین نکردن به عمو زاده یا دایی زاده و سایر اعضای خانواده می باشد. همچنین سرزنش کردن آنها یا دروغ گفتن در مورد آنها یا فاش کردن رازهای آنها نشان دهنده بی احترامی شما خواهد بود.
۴٫ در جمع های غیر خانوادگی با هم ملاقات داشته باشید.

بعد از آنکه شانس برقراری ارتباط با عمو زاده یا دایی زاده تان را به دست آورده باشید، به آنها پیشنهاد بدهید که یک سری ملاقات های شخصی با هم داشته باشید.

این ملاقات ها را در جمع های خانوادگی انجام ندهید، چرا که می تواند استرس زا باشد و مشکلات موجود را وخیم تر کند.

سعی کنید که اولین ملاقات های شما کاملا ساده باشند.

سعی کنید که برای قهوه خوردن، نارهار خوردن، فیلم دیدن یا تماشای یک رویداد ورزشی با هم ملاقات داشته باشید. بعد از آنکه چند ملاقات کوتاه مدت با هم داشته باشید، می توانید ملاقات های طولانی تری داشته باشید.
نویسنده : همسرانه


تحمل کردن یک خانواده بد همواره یک کار سختی می باشد. چنین خانواده ای می تواند انرژی فیزیکی و عاطفی شما را از بین ببرد.

در این شرایط جمع کردن خانواده در یک جا می تواند کار سختی باشد و ممکن است که مدیریت تضادهای موجود به عنوان یک مورد غیرممکن به نظر برسد.

به منظور برخورد با این شرایط، حتما یک سری محدویت هایی را مشخص کنید و از موضوعاتی که منجر به ایجاد اختلاف می شوند، اجتناب کنید.

رابطه خودتان با افراد ایجاد کننده مشکل را به حداقل برسانید و بیش از هر چیزی به خودتان اهمیت قائل شوید.

این نکته را در نظر داشته باشید که نیازها و بهزیستی عاطفی شما باید به عنوان موارد ارزشمند در نظر گرفته شوند. در حین برخورد با یک خانواده بد، حقوق خودتان را بدانید و از آن دفاع کنید.
برخورد با اتفاقات خانوادگی
انتظارات واقعی داشته باشید
انتظارات واقعی داشته باشید
۱٫ انتظارات واقعی داشته باشید.

ممکن است که خانواده های بد و وظیفه نشناس در برابر تغییرات مقاومت کنند. در زمانیکه وارد یک جمع خانوادگی می شوید، همواره بر روی انتظارات خودتان کنترل داشته باشید.

در صورتی که بپذیرید یک سری از اختلافات و مشکلات غیرقابل حل هستند، اختلاف موجود آسیب کمتری را برای شما ایجاد خواهند کرد.

افرادی از خانواده که بیشترین مشکلات را ایجاد می کنند را مشخص کنید. سعی کنید که مدت زمان کمتری از وقت خودتان را به این افراد اختصاص دهید.

برای مثال، در صورتی که مادر شما بخواهد یک مشکلی درست کند، از وی فاصله بگیرید.

انتظار نداشته باشید که یک تغییر قابل توجهی صورت بگیرد. از بین بردن چرخه وظیفه نشناسی و دارای یک کارکرد بد، یک وظیفه سختی است.

در صورتی که امکان چنین کاری وجود داشته باشد، به طور قطع زمانبر خواهد بود.

به یک رویداد یا واقعه ای که احتمالا شرایط سختی را در آن خواهید داشت، وارد شوید – در عین حال، همچنین نسبت به احتمال صورت گرفتن شرایط بهتر هم آماده باشید.

از قبل به خودتان نگویید که با شرایط مشکلی مواجه خواهید شد. امیدوار باشید که بهترین اتفاقات صورت بگیرند و در عین آن برای بدترین اتفاقات هم آمادگی داشته باشید.
برای رفتن به جمع ها و گردهمایی های خانوادگی یک فردی را با خودتان ببرید
برای رفتن به جمع ها و گردهمایی های خانوادگی یک فردی را با خودتان ببرید
۲٫ برای رفتن به جمع ها و گردهمایی های خانوادگی یک فردی را با خودتان ببرید.

همراه داشتن یک میانجی می تواند به شما کمک کند تا در شرایط موجود وضعیت بهتری داشته باشید.

یکی از دوستان یا همسرتان را دعوت کنید تا در طول مراسمات خانوادگی در کنار شما باشد و از نظر عاطفی شما را حمایت کند.

در صورتی که یک فرد دیگری حضور داشته باشد، احتمالا خانواده تان یک برخورد بهتری با شما خواهند داشت.

آیا یک شخصی را می شناسید که بتوانید از وی دعوت کنید؟ شاید یکی از دوستانتان برنامه خاصی برای کریسمس نداشته باشد. از وی درخواست کنید تا در جشن های خانوادگی کنار شما باشد.

با این وجود، در مورد شرایط احتمالی پیشرو یک سری هشدارهایی به میانجی خودتان بیان کنید. وی را مطلع کنید که خانواده شما در برخی مواقع، می تواند یک خانواده مشکل زایی باشد.
الکل مصرف نکنید (یا کمتر مصرف کنید)
الکل مصرف نکنید (یا کمتر مصرف کنید)
۳٫ الکل مصرف نکنید (یا کمتر مصرف کنید).

الکل منجر به تهییج عواطف و هیجان ها می شود. در صورتی که خانواده تان مشکل زا باشد، مصرف الکل زیاد می تواند منجر به افزایش اختلافات موجود شود.

همچنین این امکان وجود دارد که مصرف کنندگان الکل یک سری مشکلاتی را در خانواده ایجاد کنند.

در صورتیکه این اتفاق صورت بگیرد، صدا زدن افراد خانواده و درخواست از آنها برای مصرف نکردن الکل می تواند یک ایده مناسبی باشد.

سعی کنید که به جای الکل، از آشامیدنی های دیگری، همانند نوشابه های گاز دار، استفاده کنید.

برخی از اعضای خانواده در صورت مصرف نکردن الکل در جمع های خانوادگی و مراسمات، علاقه ای به حضور در چنین جاهایی نخواهند داشت.

چنین افرادی در این مراسمات حضور نخواهند داشت یا این مراسمات را زودتر ترک خواهند کرد.

بنابراین محدود کردن مصرف الکل یک روش مناسبی برای دور نگه داشتن افراد مشکل زا از جمع های خانوادگی می باشد.
مکالمات را از موارد اختلاف انگیز دور کنید
مکالمات را از موارد اختلاف انگیز دور کنید
۴٫ مکالمات را از موارد اختلاف انگیز دور کنید.

در صورتی که خانواده شما دعوا کند، می توانید از طریق محدود کردن بحث ها و گفتگوها از بروز این دعواها پیشگیری کنید.

وظیفه مربوط به جمع کردن افراد در کنار یکدیگر و پیشگیری کردن از بروز هر نوع اختلافی یک وظیفه سخت و طاقت فرسایی می باشد، ولی در برخی مواقع شما ناگزیر به این کار هستید.

به مکالمات مختلفی گوش دهید و سعی کنید که در صورت نیاز، موضوع های مورد بحث را تغییر دهید.

احتمالا شما تا به حال متوجه موضوعاتی شده اید که منجر به ایجاد اختلاف و دعوا در خانواده می شوند.

برای مثال ممکن است که عموی شما، جان، به دلیل مصرف زیاد مشروبات از کارش اخراج شده باشد.

در نتیجه وی حساسیت زیادی نسبت به صحبت کردن در مورد این موضوع خواهد داشت.

به محض اینکه مطلع شوید که در مورد یک بحث اختلاف انگیز صحبت می شود، سریع واکنش نشان دهید.

برای مثال، ممکن است پدر شما بگوید که جان، آیا اخیرا برای پیدا کردن شغل اقدام کرده ای؟ فکر کنم شش ماه است که بیکار هستی؟”

سریع دخالت کنید و بحث را از منقطه خطر و اختلاف انگیز خارج کنید. شما می توانید پیشنهاد یک بازی بدهید، همانند بازی ۲۰ سوالی، یا اینکه موضوع را تغییر دهید.

برای مثال می توانید بگویید که پدر، سارا برای شغل کتابفروشی انتخاب شده است. به همین دلیل او هیجان زده است.”

یک ایده مناسبی که برای این شرایط می توانید به کار بگیرید، عبارت از این است که از قبل یک سری موضوعات مناسبی” را برای بحث کردن انتخاب کنید که همه افراد به آن علاقمند باشند و از آن لذت ببرند.

در صورتیکه خودتان دچار وحشت زدگی و فراموشی می شوید، این موارد را در گوشی تان یادداشت کنید.

۵٫ از خودتان به خوبی مراقبت کنید.

در صورتی که دارای یک خانواده بدی باشید، ممکن است که نسبت به خود مراقبتی بی توجه باشید.

در صورتیکه بخش زیادی از وقت خودتان را صرف حل یک اختلاف بکنید، شاید نسبت به سلامت و بهزیستی خودتان بی توجه شوید.

بر روی خود مراقبتی مبنایی توجه داشته باشید. این مورد می تواند به شما کمک کند تا احساسات خودتان را کنترل کنید.

شما باید این کار را به خاطر خودتان انجام دهید. حتما غذای سالمی مصرف کنید، ورزش کنید و از بهداشت خودتان مراقبت کنید.

همچنین شما باید در فرصت های مناسب به نیازهای خودتان هم رسیدگی کنید. در صورتیکه به یک روز استراحت نیاز داشته باشید، حتما استراحت کنید.

همچنین نسبت به کارهای لذت بخش کوچک  هم بی توجه نباشید، مواردی از قبیل فیلم دیدن، رفته به کافه همراه با دوستان یا تهیه یک غذای آماده از بیرون بعد از یک روز طولانی و خسته کننده.

نویسنده: Paul Chemyak, LPC,ترجمه : مشاور کو


مدیریت مناسب مسائل مالی خانواده نقش مهمی را در ایجاد یک زندگی شاد و آرامی دارد که در آن فرد از یک نوع استقلال مالی برخوردار باشد.

عدم توانایی برای مدیریت مخارج یا توافق نداشتن در مورد تصمیمات مالی می تواند منجر به ایجاد یک سری جر و بحث هایی مابین زوجین شود که هیچ وقت خاتمه نداشته باشند.

شما به منظور عبور کردن از مشکلات مالی که در زندگی مشترکتان پیش می آیند، باید یک بودجه و برنامه مالی هماهنگی با کل اعضای خانواده داشته باشید و به صورت صریح و مشخص در مورد پول خانواده با اعضای خانواده صحبت کنید.


بخش یک هماهنگ کردن مسائل مالی خانواده


1. صریح صحبت کردن در مورد مسائل مالی خودتان.

هر چند که مسائل مالی در تمامی دوران زندگی یک موضوع مهمی است، ولی داشتن صداقت مالی قبل از ازدواج کردن اهمیت خاصی دارد.

در صورتیکه یکی از زوجین سابقه اعتباری ضعیف یا بدهی های زیادی داشته باشد
که قبل از ازدواج تصفیه نشده اند، ممکن است یک سری ناراحتی ها و مشکلاتی را در زندگی جدیدش تجربه کند.

قبل از ازدواج کردن باید با طرف مقابلتان یک ملاقاتی داشته باشید و در مورد وضعیت مالی فعلیش صحبت کنید؛ وضعیت های مالی شامل میزان درآمد این فرد، نحوه خرج کردن این درآمد، سابقه اعتباری و همچنین وام های بزرگی است که طرف مقابلتان دارد.

این کار باعث خواهد شد که شما در ادامه مسیر زندگی تان در مورد مسائل مالی صریح و صادق باشید.


2. به منظور صحبت کردن در مورد مسائل مالی، یک سری ملاقات های منظمی داشته باشید.

سعی کنید یک روز خاصی را از ماه مشخص کنید تا در آن روز در مورد مسائل مالی خودتان بحث کنید. شما می توانید در این جلسات صورت حساب بانکی یا قرض های پرداخت شده ماهیانه خودتان را به همراه داشته باشید.

از هر فرصتی که در این ملاقات به دست می آورید برای بررسی کردن مخارج ماه قبلی، مشخص کردن پیشرفتتان به منظور دستیابی به اهداف بلند مدت و پیشنهاد دادن هر نوع تغییر یا خریدهای عمده ای که می خواهید داشته باشید، استفاده کنید. تنها روشی که با استفاده از آن می توانید یک تجربه راحت و مفیدی داشته باشید، عبارت از بحث کردن منظم در مورد مسائل پولی می باشد.


3. اجازه ندهید یک فرد خاصی به تنهایی مدیر پول خانواده باشد.

در اکثر خانواده ها یک فرد خاصی مسولیت کل پول خانواده را برعهده دارد؛ با این وجود، این شرایط یک مسولیت سخت و غیر ضروری را متوجه این فرد می کند و باعث می شود که سایر افراد خانواده نسبت به موقعیت مالی موجود بی اطلاع باشند.

علاوه بر این، در صورتیکه این فرد به دلیل طلاق یا فوت شدن از خانواده جدا شود، سایر افراد خانواده نسبت به نحوه مدیریت کردن یا حتی دسترسی داشتن به پول خانواده با مشکل مواجه خواهند بود.

شما می توانید از طریق تقسیم کردن مسائل مالی مابین خودتان یا سپردن مدیریت مالی خانواده به افراد مختلف در ماه های بعدی این مشکل را رفع کنید.


شما و همسرتان باید یک سری جلساتی با متخصصان مالی، همانند کارمندان وام دهنده یا مشاوران سرمایه گذاری داشته باشید.


4. تصمیم گیری در مورد ایجاد حساب مشترک. خانواده ها گزینه های متنوعی را در مورد ایجاد حساب های مشترک دارند.

برخی از خانواده ها ترجیح می دهند که همه چیز را به صورت مشترک نگه دارند، در حالیکه سایر خانواده ها ترجیح می دهند که بیشتر حساب های مالیشان مجزا باشد.

به هر حال، حداقل یک حساب مشترکی داشته باشید تا برای پرداخت مخارج مربوط به خانه و اجاره خودتان از آن استفاده کنید.

در پایان هر ماه می توانید مخارج را تقسیم کنید و از همسرتان بخواهید که هر دوتان یک مقدار پول مشخص و مساوی را به این حساب بریزند.

داشتن حساب های مجزا می تواند از بروز جر و بحث های که به دلیل عادت های خرج کردن شخصی ایجاد می شوند، پیشگیری کند.


یک سری محدودیت هایی را در مورد میزان مخارجی که هر فرد می تواند داشته باشد، در نظر بگیرید تا هیچ فردی نتواند کل پول خانواده را خرج کند.


5. ایجاد یک اعتبار فردی.

هر چند که منابع مالی شما محدود است، ولی همچنان داشتن یک امتیاز اعتباری قوی برای هر کدام از شما اهمیت زیادی دارد.

این اعتبار نه تنها شما را نسبت به داشتن عملکرد خوب در اعتبارات مشترک مطمئن می کند، بلکه همچنین در صورتیکه شما از این حساب مشترک جدا شوید، یک سابقه اعتباری مناسبی خواهید داشت.

یکی از روش های مناسب برای مدیریت این حساب مشترک عبارت از داشتن کارت های اعتباری مجزا است که هر کدام از آنها فقط به اسم فرد استفاده کننده باشد.


بخش دو. استفاده از یک بودجه


1. انتخاب کردن یک فرمت بودجه.

قبل از ایجاد یک بودجه، باید در مورد نحوه نگهداشتن یک بودجه تصمیم گیری کنید.

در حالیکه برخی از افراد با استفاده از یک دفترچه و خودکار بودجه خودشان را مشخص می کنند، ولی سایر افراد ترجیح می هند که از یک صفحه گسترده (مانند اکسل) یا ابزارهای مالی برای مشخص کردن بودجه خودشان استفاده کنند.

یک سری نرم افزارهای رایگانی وجود دارند که نسخه آزمایشی آنها به صورت آنلاین در دسترس هستند و شما برای ایجاد یک بودجه و مدیریت آن می توانید از این نرم افزارها استفاده کنید.

در صورتیکه بخواهید به صورت کامل از خدمات این نرم افزار مالی استفاده کنید، باید هزینه آن را پرداخت کنید.


2. مشخص کردن عادت های مخارج فعلی خودتان.

به مدت یک ماه تمامی مخارج خودتان، حتی مخارج کوچک و کم اهمیتی که دارید را یادداشت کنید. مقدار هزینه های صورت گرفته و مورد استفاده شده را یادداشت کنید.

در آخر هر ماه به همراه همسرتان، هزینه هایی که داشته اید را بررسی کنید.

همچنین هزینه های عمده خودتان را هم اضافه کنید تا یک تصویر مشخص تری از پول خرج شده خانواده در آن ماه داشته باشید.

در صورت امکان مخارج خودتان را به گروه های مختلف (خانه، ماشین، غذا و غیره) طبقه بندی کنید.

بعد از آن هزینه هایی که هر کدامتان داشته اید و از محل درآمد بعد از مالیات پرداخت کرده اید را مقایسه کنید. این کار نقطه شروع شما برای مشخص کردن یک بودجه خواهد بود.


همچنین در حین بررسی کردن مخارج خودتان می توانید از صورت حساب بانکی استفاده کنید تا مطمئن شوید که در حین جمع کردن کل مخارج، یک پرداخت یا خرید آنلاینی را دوبار حساب نکرده باشید.


3. همراه با هم یک بودجه ای را ایجاد کنید.

عادت های خرج کردن همدیگر را بررسی کنید. آیا شما پس انداز دارید؟ یا اینکه مخارج شما بیشتر از درآمدتان است؟

بخش های مختلف را بررسی کنید تا مشخص کنید که آیا می توانید هزینه های خودتان را کاهش دهید.

در صورتیکه این کار امکان پذیر باشد، هزینه های کاهش یافته را پس انداز کنید یا آن را در صندوق بازنشستگی بگذارید. یک سری محدودیت هایی را بر روی گروه های خاص، همانند غذا و سرگرمی، اعمال کنید و سعی کنید که همواره این محدودیت ها را رعایت کنید.


سعی کنید که همیشه یک بودجه ماهانه ای را برای مخارج پیش بینی نشده، همانند پول مربوط به هزینه های پزشکی یا تعمیرات ماشین در نظر داشته باشید.


4. در صورت نیاز سعی کنید که بودجه خودتان را بهتر کنید و تغییر دهید.

به صورت مکرر بودجه خودتان را بررسی کنید تا مخارج غیر ضروری را کاهش دهید یا در صورت نیاز، مقدار بودجه خودتان را اصلاح کنید.

برای مثال، در صورتیکه یک بچه داشته باشید، مجبور خواهید بود که به صورت مکرر بودجه بندی خودتان را تغییر دهید.

به هر حال، به صورت مداوم به دنبال پیدا کردن بخش هایی باشید که بتوانید هزینه های آن را کاهش دهید و پس انداز خودتان را افزایش دهید.

در نهایت به این نتیجه خواهید رسید که با داشتن مخارج کمتر از سطح فعلی هم می توانید یک زندگی شادی داشته باشید.


بخش سه. پس انداز کردن برای اهداف زندگی


1. در مورد اهداف بلند مدت به همراه هم تصمیم گیری کنید.

بر روی اهداف پس اندازی خودتان، همانند پس انداز کردن برای خرید خانه، بازنشستگی، و سایر خرید های مهم خودتان، همانند یک خانه یا قایق، با هم صحبت کنید.

هر دو شما باید موافقت داشته باشید که خرید یا مخارج مورد نظرتان ارزش پس انداز کردن را دارند و همچنین باید بر روی مقدار پول مورد نیاز برای این خرید توافق کنید.

این کار به شما کمک خواهد کرد تا پس انداز ها و سرمایه گذاری های خودتان را هماهنگ کنید.


2. ایجاد یک صندوق اضطراری

همه خانواده ها باید یک صندوق پس انداز اضطراری را برای شرایط اضطراری داشته باشند.

چه کسی مطمئن است که شغلش را از دست نخواهد داد یا یک مشکل پزشکی پیشبینی نشده برایش ایجاد نخواهد شد.

یک صندوق اضطراری می تواند مانع از نیاز به قرض گرفتن در آینده شود و یک نوع امنیت و انعطاف پذیری مالی را ایجاد خواهد کرد.

کار عاقلانه ای که برخی از خانواده ها به صورت مرسوم انجام می دهند، عبارت از نگه داشتن سه تا شش ماه از حقوقشان در حساب های پس اندازی است.

با این وجود، این مقدار پس انداز بیش از نیاز برخی خانواده ها است و برای سایر خانواده ها کافی نیست. خوشبختانه یک سری ماشین حساب های مالی آنلاین در دسترس هستند که شما می تواند برای محاسبه مقدار پس انداز مورد نیازتان به منظور پوشش هزینه ها از آنها استفاده کنید.


با استفاده از یک موتور جستجو، ماشین حساب های صندوق های اضطراری را پیدا کنید.


همچنین یک نرم افزاری به اسم HelloWallet وجود دارد که کارکرد همین ماشین حساب ها را دارد.


3. بودجه خودتان را کاهش دهید.

هدف اول شما باید کاهش بودجه فعلی باشد. شما فقط از طریق تصفیه کردن وام های دانشجویی، وام های ماشین و سایر بدهی های خودتان می توانید اعتبار بیشتری به دست بیاورید و برای سایر اهدافتان پس انداز کنید.

به منظور تمام کردن بدهی های خودتان با هم همکاری کنید تا بتوانید برای هر وام، پرداخت بیشتری نسبت به حداقل پرداخت ضروری داشته باشید (پرداخت حداقلی یک مقداری است که در صورت داشتن یک پرداخت کمتر از آن، مشمول جریمه خواهید شد).

به همراه همسرتان یک برنامه خوبی را برای پرداخت وام های باقی مانده طراحی کنید. در صورت ضرورت، یکی از شما باید مسول پرداخت بدهی ها در هر ماه باشد.


4. برای دوره بازنشستگی پس انداز کنید.

زوجین باید هر چه زودتر یک برنامه مشخصی را در مورد دوره بازنشستگی خودشان مشخص کنند. دلیل این موضوع تاثیر نرخ بهره مرکب است؛ پولی که در دوره جوانی ذخیره می شود، نرخ بهره بیشتری نسبت به همان مقدار پولی دارد که در مراحل بعدی پس انداز می شود.

هر کاری که می توانید برای افزایش پس اندازهای بازنشستگی تان انجام دهید؛ شما در صورت امکان می توانید مقدار پس اندازهای بازنشستگی خودتان را به مرور زمان افزایش دهید.


شما باید قبل از اختصاص دادن بخشی از پولتان به صندوق های آموزشی فرزندانتان، برای بازنشستگی خودتان پس انداز کنید.

چرا که همواره یک سری کمک هزینه های تحصیلی و کمک های بلاعوضی برای آموزش وجود دارند، ولی برای بازنشستگی شما چنین کمک هایی وجود ندارند.


در صورتیکه شما دارایی بازنشستگی مشترکی نداشته باشید، باید پروفایل های مربوط به ریسک های خودتان و تخصیص های مربوط به داراییتان را هماهنگ کنید.

5. برای مخارج آموزشی برنامه داشته باشید.

در صورتیکه شما برای بخشی از آموزش عالی فرزندتان یا کل آن برنامه داشته باشید، بهترین کار ممکن عبارت از شروع به پس انداز کردن در اولین فرصت ممکن است.

این کار را با استفاده از گزینه های سرمایه گذاری، همانند برنامه های پس انداز 529 که دارای مزایایی مالیاتی خاص برای کودکان هستند، شروع کنید.

در صورتیکه زمان زیادی تا پایان دوره مدرسه فرزندتان باقی نمانده باشد، به دنبال استفاده از وام ها یا هدایای دولتی باشید؛ همچنین از تمامی گزینه های در دسترس مربوط به دریافت کمک های دانش آموزی فدرالی استفاده کنید.


مهم ترین دلایل خیانت در روابط چیست؟

آیا باید بمانم یا ترک کنم؟ آیا می توان اعتماد دوباره سازی کرد؟ آیا ما هرگز دوباره همان احساس را برای همدیگر احساس خواهیم کرد؟

نقض اعتماد می تواند پیامدهای جدی داشته باشد. خیانت یکی از اشکال آن است و گرچه ممکن است به طور کلی توسط جامعه رد شود، اما می تواند بسیار رایج باشد.

خیانت وضعیتی است که شخص خارج از روابط خود به واسطه ای منجر به نقض قول زوج در مورد وفاداری عاطفی و یا جنسی شود .

این تعهد می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از عهد نامه ازدواج رسمی تا توافق های کلامی خصوصی بین شرکا.

برخی از زوج ها ممکن است فکر کنند که معاشقه با شخص دیگری خیانت است ، در حالی که ممکن است برخی دیگر به این معاشقه اعتراض نداشته باشند اما فکر می کنند هر عمل جسمی مانند بوسیدن دیگری خیانت است.

 در روابط شویی، وفاداری فرض می شود اگرچه ممکن است همیشه برآورده نشود.

صرف نظر از اینکه این تعهد رسمی و عمومی است یا یک قول کلامی خصوصی .

 تأثیر خیانت می تواند به همان اندازه بد باشد. درگیری های عاطفی ناشی از چنین دشواری هایی از جمله مشکلات رایج در اقدامات مشاوره در سراسر جهان است .
تأثیرات روانی اجتماعی خیانت

خیانت می تواند پیامدهای کوتاه مدت و طولانی مدت بر سلامت عاطفی و بهزیستی داشته باشد.

پیامد خیانت، به ویژه در میان مواردی که مورد خیانت قرار گرفتند ، می تواند شامل احساس خشم و خیانت ، پایین آمدن اعتماد به نفس جنسی و شخصی ، عدم اعتماد عمومی و آسیب به خود شود

کسی که مورد خیانت قرار گرفته ممکن است ناامیدی، افسردگی، کاهش عزت نفس و احساس ترک را تجربه کند.

 پیامدهای منفی دیگر شامل آسیب رسیدن به ازدواج یا روابط و همچنین روابط صمیمی گره خورده با فرزندان، والدین و دوستان متقابل از خیانت آسیب می بینند.

همچنین ممکن است زوجین توجیهات متعددی را برای پایان دادن به رابطه در ذهن خود پس از خیانت انجام دهند.

اگر شکستگی یا طلاق ناشی از خیانت باشد، شریک زندگی وفادار” ممکن است احساس رضایت از زندگی پایین و عزت نفس را تجربه کند.

در حالی که ممکن است افرادی که خیانت کرده اند، عصبانیت قابل توجیه زیادی را از طرف شریک زندگی خود تحمل کنند.

  اما در صورت تمایل به همکاری بر روی روابط، باید احساسات شریک زندگی خود را تأیید کرده و همدردی کنند.

 آنها ممکن است مجبور به مسئولیت پذیری و رفتارهای خود باشند و همچنین نسبت به همسرشان صادق باشند که چرا تصمیم به خیانت گرفته اند.
مرکز مشاوره ستاره ایرانیان
چرا خیانت اتفاق می افتد؟

ممکن است دلایل مختلفی وجود داشته باشد که چرا مردم ممکن است خارج از رابطه خود رابطه ای برقرار کنند.

غالباً ممکن است به دلیل عوامل موقعیتی مانند قرار گرفتن در یک مسافت طولانی یا گذر از اختلافات در روابط به دلیل دعوا باشد.

همچنین ممکن است افراد به دلیل مشکلاتی که در رابطه خود دارند خیانت کنند و در آنجا احساس کنند چیزی از دست رفته است و به دنبال آن در جای دیگر هستند.

برخی نیز ممکن است فردی دیگر را پیدا کنند که با آنها بهتر رفتار کند یا کسی که از آنها بیشتر از شریک فعلی خود قدردانی می کند.
خیانت و لذت جنسی

لذت جنسی یکی دیگر از عواملی است که باعث می شود افراد به امور بپردازند زیرا ممکن است از صمیمیت جسمی در رابطه خود راضی نباشند.

برای بسیاری از افراد معمول است که امور غیر از کنجکاوی یا وسوسه داشته باشند.

در حالی که ممکن است جامعه اهمیت زیادی به تک همسری داشته باشد، بسیاری از مردم ممکن است احساس نکنند که این روش عادی و یا تنها راه زندگی آنهاست.

همچنین ممکن است فرد برای دستیابی به رابطه به روشی خاص خیانت کند .

این امر می تواند از جهات مختلفی مانند خیانت در آزار و اذیت عاطفی شریک زندگی، استفاده از آن به عنوان بهانه ای برای پایان دادن به رابطه شخص یا انتقام گرفتن از تخلفات درک شده یا عدم عشق یا صمیمیت از شریک زندگی خود، آشکار شود.

 دلایل مختلفی وجود دارد که فرد را به خیانت می کشاند و ما نمی توانیم فرض کنیم که برای همه زوج هایی که خیانت را تجربه می کنند یکسان باشد.

نویسنده : مرکز مشاوره ستاره ایرانیان


عشق قدیمی !!! شاید خیلی از ما وقتی اینو می شنویم، یک آه بلند بکشیم یا به یک گوشه خیره بشیم. انگار اگر هزار سال هم عمر بکنیم بازم اولین عشق یک تعریف خاصی برامون داره.

کلا بعضی حس ها چنان به یاد ماندنی هستند که هرگز نمی‌توانیم آنها را فراموش کنیم. عشق همواره تجربه‌ای ناب و خاص است، اما به قول معروف عشق اول یه چیز دیگه است.

عشقی قدیم برای خیلیامون تجربه‌ای فراموش نشدنی است که برای همیشه در گوشه ی ذهن و قلبمون حک میشه.

شایداصلنم عشق قدیمی خیلی طول نکشه، اما خاطره اش همیشه با ما است و یادآوریش احساسات مختلف را درونمون بیدار میکنه .

اگرهنوز عشق قدیمی تان را فراموش نکردین پس برای ساختن زندگی جدیدیتون دچار مشکل میشید، درسته که فراموش کردنش سخته ولی غیر ممکن نیست.

بالاخره شما هم حق زندگی دارین و نمی تونین با رویا و خاطرات گذشته زندگی کنین، پس لازمه یک فکر اساسی کنین و پیشنهاداتی را که دارم انجام بدید.
• پیشنهاد اول

از چیزهایی که شما را به یادش میندازه خلاص بشین، اگر موردی وجود دارد که نمی تونید آنها را دور بیندازید، سعی کنید آنها را درون جعبه ی بسته بندی کنین و آن را در جایی پنهان کنید .
• پیشنهاد دوم

از تماس با عشق قدیمی تون خودداری کنین. مگر اینکه ۱۰۰٪ مطمئن باشین که می تونید فقط دوست باشید” البته ثابت شده است که به هیچ عنوان نمیشه که فقط یک دوست معمولی باشین.

پس در صورت امکان سعی کنید که با عشق سابق تون تماس نداشته باشین، و از دیدن عشق قدیمتون خودداری کنین.

وقتی زمانی که مجبور به دیدن این شخص شدید ، مکالمات خود را تا حد ممکن کوتاه و مودب نگه دارید.

این ممکن است سخت باشه ، اما مهم است. تعامل میتونه منجر به تجدید خاطرات گذشته بشه و این واقعا عذاب آوراست .

امروزه، این توصیه در مورد فضای مجازی هم صدق می کنه.

با مسدود کردن فرد در شبکه های اجتماعی خود لااقل آرامش روحی را به خودتون برگردونید و کمتر عکس ها و پست های عشق قدیمتون را بررسی کنین، همچنین در صورت امکان شماره آن شخص را از تلفن خودتون حذف کنید تا وسوسه تون برای تماس گرفتن از بین ببره.

• پیشنهاد سوم

با فعالیت بدنی روحیه خودتون تقویت کنین. ورزش روشی خارق العاده برای شروع احساس خوب در مورد خودتون پس از یک تجربه دشوار است.

این نه تنها ارزان و سرگرم کننده است بلکه به تقویت روحیه و مبارزه با افسردگی کمک می کند.
• پیشنهاد چهارم

به سمت خانواده و دوستانتون برگردید. تنها بودن پس از شکست، ایده خیلی بد است. نزدیک بودن به افرادی که به آنها نزدیک هستین، باعث میشه حال روحی و جسمی تون خوب بشه.

دوستان و خانواده بهتون توصیه های خوبی ارائه میدن (که باید به آنها گوش بدید) واگراز شبکه پشتیبانی خود دورهستین ، از وضعیت خود نهایت استفاده را ببرید.

تماس تلفنی و گپ های اسکایپ می تواند بسیار مفید باشد. حتی میتونید دوستان جدیدی پیدا کنین، اما به هیچ وجه وارد رابطه جدید نشید.

بزارید شعله احساستون فروکش کنه و مجدد تصمیم درست و عاقلانه بگرید و اگرهمسردارید سعی کنید به هیچ عنوان ایشون را با عشق سابقتون مقایسه نکنید همه ی آدم ها با هم تفاوت دارند و شبیه به هم نیستن.

همیشه برای خود ارزش قائل باشید. به یاد داشته باشید که شما مهمترین فرد در زندگی خودتون هستین.

توجه به این امر باعث میشه که به جای فکر کردن به عشق قدیمتون، روی خودتون تمرکز کنین.

به بسیاری از خصوصیات مثبت خودتون اطمینان داشته باشین و نقص هاتون را قبول کنین چون هیچ کس بی نقص نیست .

نویسنده :مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه


انزال زودرس نوعی اختلال عملکرد جنسی است که می تواند بر کیفیت زندگی جنسی یک مرد تأثیر منفی بگذارد. این زمانی است که ارگاسم یا ” اوج ” زودتر از خواسته رخ می دهد.

ممکن است گاهی اوقات تولید مثل دچار عارضه شود، اما انزال زودرس (PE) همچنین می تواند بر رضایت جنسی تأثیر منفی بگذارد.

در سال های اخیر، شناخت و درک اختلال عملکرد جنسی مردان بهبود یافته است، و درک بهتری از مشکلات ناشی از آن وجود دارد.

در اکثر موارد، ناتوانی در کنترل انزال به ندرت به دلیل شرایط پزشکی است، اگرچه پزشکان باید این امر را رد کنند.

زود انزالی ممکن است منجر به علائم ثانویه مانند پریشانی، خجالت، اضطراب و افسردگی شود .

گزینه های درمانی شامل اطمینان از پزشک است که این مشکل ممکن است به موقع بهبود یابد.انزال زودرس می تواند پریشانی قابل توجهی ایجاد کند.

در بیشتر موارد علت روانی وجود دارد و پیش آگهی آن خوب است.اگر مشکل در ابتدای مشارکت جدید جنسی رخ دهد  اغلب با ادامه روابط، مشکلات برطرف می شوند.

با این حال، اگر مشکل پایدارتر باشد، پزشکان ممکن است مشاوره از یک متخصص درمانی را که متخصص روابط جنسی است یا زوج درمانی” توصیه کنند.

داروهای موضعی

هیچ دارویی برای درمان زود انزالی  به طور رسمی مجاز نیست، اما برخی داروهای ضد افسردگی برای کمک به برخی از مردان در تأخیر در انزال وجود دارد.

پزشک قبل از گرفتن شرح حال دقیق جنسی، هیچ دارویی برای تجویز واضح زود انزالی را تجویز نمی کند. درمان دارویی می تواند عوارض جانبی داشته باشد و بیماران همیشه باید قبل از استفاده از هر نوع داروی، با پزشک م کنند.

برخی از روشهای درمانی موضعی ممکن است قبل از رابطه جنسی با آلت تناسلی با کاندوم و بدون آن انجام شود. این کرمهای بی حسی موضعی باعث تحریک می شوند.

به عنوان مثال می توان به لیدوکائین یا پیلوکائین اشاره کرد که می تواند باعث بهبود زمان قبل از انزال شود.

با این حال، استفاده طولانی تر از بی حسی می تواند باعث بی حسی و از بین رفتن نعوظ شود. کاهش احساس ایجاد شده توسط کرم ها ممکن است برای مرد قابل قبول نباشد و بی حسی نیز می تواند بر زن تأثیر بگذارد.

درمان های خانگی زود انزالی

دو روش که می تواند برای مردان مفید باشد عبارتند از:

    روش شروع و توقف:

این با هدف بهبود کنترل مرد بر انزال انجام می شود. یا مرد یا شریک زندگی وی در زمانی که احساس می کند ارگاسم دارند، تحریکات جنسی را متوقف می کنند، و هنگامی که احساس ارگاسم قریب الوقوع فروکش کرد، از سر گرفته می شوند.

    روش فشار:

این مشابه است، اما مرد به آرامی انتهای آلت تناسلی خود را فشرده می کند  یا شریک زندگی او این کار را برای او انجام می دهد، ۳۰ ثانیه قبل از شروع مجدد تحریک.مرد قبل از اینکه اجازه دهد انزال کند ، سه یا چهار بار می تواند به این صعود برسد

تمرینات موثر به منظور بهبود زودانزالی

محققان دریافته اند که تمرینات برای تقویت عضلات کف لگن است، می تواند به مردان مبتلا به زود انزالی مادام العمر کمک کند.

چهل مرد با این شرایط تحت درمان فیزیکی قرار گرفتند :

    فیزیوتراپی برای دستیابی به انقباض عضلات
    الکترواستیله کردن کف محیطی
    بیوفیدبک، که به آنها کمک می کند تا چگونگی کنترل انقباضات عضلانی در کف پرین را درک کنند
    آنها همچنین مجموعه ای از تمرینات فردی را دنبال کردند.

بعد از ۱۲ هفته از درمان، بیش از ۸۰ درصد از شرکت کنندگان درجاتی از کنترل رفلکس انزالی خود را به دست آوردند. آنها حداقل بین ۶۰ ثانیه زمان نفوذ و انزال را افزایش دادند.

مهم ترین علل زود انزالی چیست؟

تعدادی از عوامل ممکن است درگیر باشد.

    عوامل روانشناسی:

بیشتر موارد ابتلا به زود انزالی  به هیچ بیماری مربوط نمی شود و در عوض به دلیل عوامل روانی از جمله:

    بی تجربگی جنسی
    مسائل مربوط به تصویر بدن
    تازگی یک رابطه
    بیان بیش از حد یا تحریک بیش از حد
    استرس رابطه
    اضطراب
    احساس گناه یا عدم کفایت
    افسردگی
    موضوعات مربوط به کنترل و صمیمیت

این عوامل روانشناختی متداول می تواند در مردانی که قبلاً انزال طبیعی داشته اند، تأثیر بگذارد. این موارد معمولاً زود انزالی ثانویه یا اکتسابی نامیده می شوند.

اعتقاد بر این است که بیشتر موارد نادر ، ماندگارتر از فرم اولیه یا مادام العمرزود انزالی نیز ناشی از مشکلات روانی است.

این بیماری را می توان به آسیب های اولیه مانند:

    آموزش و تربیت شدید جنسی
    تجارب آسیب زا در رابطه جنسی

نویسنده : مشاوره جنسی


خلاقیت دردنیای امروز یکی از پیش شرط های اساسی موفقیت است.

کودکان امروز و بزرگسالان فردا برای کسب موفقیت در ابعاد مختلف زندگی شان بیش از هوش نیازمند خلاقیت هستند تا بتوانند شرایط مطولب را خلق کنند، راه حل های جدیدی کشف کنند و جهان را به گونه ای متمایز و شایسته تغییر دهند.

به عنوان والدممکن است با این سوال مواجه شوید که چگونه می توان خلاقیت را در کودکان افزایش داد؟ کودکان خلاق چگونه رشد می کنند و روش های عملی پرورش خلاقیت چیست.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا با پاسخ این سوال ها بیشترآشنا شوید.

1. برای فرزندتان کتاب بخوانید.

یکی از ضروری ترین کارها برای رشد فکر و هوش و خلاقیت کودک، کتاب است. وقتی برای فرزندتان کتاب می خوانید، می توانید تخیل و تصورپردازی های ذهنی او را پرورش دهید.

برای این منظور بهتر است کتاب هایی انتخاب کنید که بزرگ هستند و تصاویر رنگی بسیاری در خود دارند.
تصاویر بیشتر از نوشته ها جلب توجه می کنند و همه ی حواس کودک را درگیر می کنند.

هنگام خواندن کتاب یک طرح کلی در ذهن خود برای موضوع داستان در نظر بگیرید و با صداهای متفاوت برای شخصیت های مختلف، داستان را برای فرزند خود بخوانید.

2. داستان گویی را فراموش نکنید.

برای جلب توجه بیشتر کودکان داستان های خود را برای او تعریف کنید. می توانید از شخصیت های واقعی در اطراف او و یا فضای خانه خود برای تصویرسازی و شخصیت های داستان بهره ببرید.

توجه داشته باشید که هرچه فضا و شخصیت ها آشناتر باشند، کودک توجه بیشتری به داستان نشان خواهد داد.

به این ترتیب، ذهن کودک سعی می کند داستان را تصویرسازی کند و این بازی و سرگرمی خوب، هم‌‎زمان خلاقیت ذهنی فرزند را نیز پرورش می دهد.

3. وسایل الکترونیک را کنار بگذارید.

بارها و بارها این مساله را یادآور شده ایم که کودکان زیر دو سال نباید پای تلویزیون بنشینند.

کودک باید حداکثر 30 دقیقه اجازه تماشای تلویزیون را داشته باشد. بیش از این، قوه تخیل و خلاقیت های او کمرنگ خواهد شد.

فراموش نکنید که اگرچه گوشی های موبایل و یا تلویزیون فرزندتان را آرام می کند و مانع از فعالیت و شیطنت او می شود اما یدترین ابزار برای تخریب خلاقیت است.

4. موسیقی های خوب را جایگزین کنید.

یکی از بهترین اسباب بازی های رشد دهنده ی خلاقیت، وسایل موسیقی هستند.

هنگامی که کودک با سازهای اسباب بازی خود صدا تولید می کند، آواز می خواند و شاد است، در واقع در حال بروز استعدادهای ذاتی خود است. شما با تحسین و تشویق او می توانید این ابتکارات را در ذهن او پرورش دهید.

پرورش هوش موسیقیایی کودک می تواند زمینه های رشد خلاقیت را بیشتر کند و به تخلیه ی انرژِی نیز کمک کند.
5. دوستان تخیلی فرزندتان را بپذیرید و همراهی کنید.

داستن دوستان تخیلی در مراحل رشد کودک بسیار طبیعی و نرمال است . اگر فرزندتان دارای چنین دوستانی است نیازی به تعجب و یا سرزنش او نیست.
وجود این دوستان می تواند از قوه تخیل بسیار قوی در کودکان خبر دهد.

کودکان دارای دوستان خیالی اصولا رفتار اجتماعی بهتر و هراس اجتماعی کمتری دارند. در همین راستا، می توانید هنگامی که فرزند شما در حال بازی با دوستان خیالی خود است در جمع آن ها حضور داشته باشید و تا زمانی که رفتار بد یا اشتباهی از فرزندتان سر نزده است، او را همراهی کنید تا تخیلاتش را بروز دهد.

6. الگوی عملی خلاقیت باشید.

دیدن پدر و مادری که هیچ گونه خلاقیتی از خود روزنمی دهند و دایما برای رفع کوچک ترین نواقص خانه نیز دست به دامن دیگران هستند، کودکی مطیع و فاقد خلاقیت را رشد می دهد.

تلاش کنید تا در کوچک ترین کارها نیز نمونه ی خوبی از خلاقیت باشید. کودک تان بیش از هر چیز می تواند از این مزیت استفاده کند که والدینی خلاق و خوش فکر دارد.

دائماً در بند اصول و قوانین خشک و انعطاف ناپذیر بودن و یا تقلید و پیروی دایم از دیگران می تواند بازدارنده باشد و کودک تان را نیز مقلد و انعطاف ناپذیر کند.

7. نمایش و ایفای نقش را فراموش نکنید.

شرکت در کلاس های نمایش، تئاتر و یا اجرای بازی های گروهی نمایشی به کودک کمک می کند تا بتواندخود را به جای شخصیت های مختلف بگذارد و تخیل اش را تقویت کند.

می توانید برای فرزندتان ابزارهای لازم برای ایفای یک نقش را تهیه کنید تا بتواند بیشتر در نقشش فرو رود و اجرایی واقعی تر داشته باشد.

این قبیل بازی ها می توانند از طریق پرورش دنیای پدیداری کودک به رشد خلاقیت او کمک کنند.

8. عادت های عجیب را بپذیرید.

برای گروهی از والدین قبول کردن و کنار آمدن با برخی عادت های عجیب کودک بسیار دشوار به نظر می رسد. به طور مثال، فرزند شما دوست دارد برای بازی در کوچه دامن کوتاه خود را بپوشد. این از نظر شما به هیچ عنوان درست و قابل قبول نیست. اما این را بدانید که کودک این وسواس را درک نمی کند.

بنابراین پیش از اینکه با فرزند خود وارد بحث بشوید که هر مکانی لباس مخصوص خود را دارد، به این فکر کنید آیا اشکالی پیش می آید؟ در صورت عدم وجود مشکل می توانید با خواسته ی او کنار بیایید.

9. استقلال فکری و عملی کودک را تقویت کنید

به کودکان فرصت تفکر و اندیشیدن بدهید. کودکان باید فرصت اندیشیدن، تصمیم گیری و عمل کردن داشته باشند. در صورتی که دایما برای فرزندتان تصمیم گیری کنید و یا رفتارهای خوب و بد را مشخص کنید، فرصت واقعی تجربه و کسب استقلال را از او گرفته اید و در این شرایط از خلاقیت خبری نخواهد بود.

نویسنده : سایت کودکانه


امروز با یک صحنه جالب رو به رو شدم، که نمی دانستم باید بخندم، یا گریه کنم.

داشتم می رفتم خرید که رئیس شرکت مان دیدم؛ البته اول شک کردم و گفتم غیر ممکن است، ولی کاملا ممکن بود .

رئیس شرکت مان، که یک فرد تحصیل کرده و متشخص است؛ کنار پیاده رو، روبه روی یک کف بین نشسته بود و با دقت به حرفاش گوش می داد .

جالباینجاست که از او می پرسید حال چیکار کند که رابطه اش با همسرش خوب شود، و کسب و کارش بگیرد!!!

خانم کف بین هم یه چیزایی زیر زبانش خواند و یه برگه کاغذ از داخل جیبش برداشت و به دست رئیس مان  داد و گفت روزی ۱۰۰ بار بخواند و به روی خود و همسرش فوت کند!!!!

 متاسفانه بیش‌تر وقت ها  در بین  مردم، به عقاید و افکاری بر‌می‌خوریم که تکان مان می دهد؛

باورهای اشتباهی که در موارد گوناگون به چشم می خورد؛

باورهایی نظیر کف‌بینی، دعانویسی، داستان عروسی ارواح و بسیاری از این‌قبیل که سال‌های سال است در محفل اندیشمندان، اهل خرد و فرهنگ، حل و هضم شده و جای بحث و بازاندیشی ندارد .

وقتی قشر خاصی از مردم درباره‌ی مسائلی که در آن تخصص ندارند، حکم صادر می کنند، مطمئناً بی‌اعتمادی و اشتباه در جامعه باب می شود و زمینه‌ساز مسمومیت افکار و عقاید می شود.

شاید برای شما نیز این سوال پیش بیاید که چگونه می توان فردی متخصص یافت و  به او اعتماد کرد؟

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین شاخه های روانشناسی به عنوان یک علم بیشتر آشنا کنیم.
روان‌شناس کیست؟

در عرصه‌ی روان‌شناسی  به فردی می توانیم عنوان روان‌شناس را اطلاق کنیم، که دست‌کم در یکی از رشته‌های روان‌شناسی، دارای مدرک کارشناسی‌ارشد یا بالاتر باشد.

در این میان، سر‌و‌کار بیش‌تر مردم، با آن‌دسته از روان‌شناسانی است که در مدارس، بیمارستان‌ها و یا کلینیک‌های روان‌شناسی و مشاوره‌ای، به‌‌عنوان مشاور یا درمانگر فعالیت می‌کنند.

مردم برای حل مشکلاتی چون انتخاب رشته، انتخاب شغل، انتخاب همسر، افسردگی، وسواس، اضطراب، اعتیاد، مشکلات جنسی، شکست‌های عاطفی، استرس کار و حتی دردهای جسمانی، به روان‌شناسان مراجعه می‌کنند.

روان‌شناسان به‌طور حتم آموزش‌های لازم در زمینه‌ی مسائل مشاوره‌ای و یا روان‌شناسی بالینی را دیده‌اند و زیر نظر اساتید مجرب، دوره‌ی کارورزی را گذرانده و مهارت‌های لازم را کسب کرده‌اند
شاخه های روانشناسی

روان‌شناسی یک دانش یا علم خالص نیست بلکه رشته علمی بین رشته‌ای از ترکیب دانش فلسفه و فیزیولوژی بدن انسان با تأکید بر فیزیولوژی و عملکرد مغز است.

روانشناسی شاخه های متفاوتی دارد، که اهداف مختلفی را ارائه می دهد.

روش مشخصی برای طبقه بندی آنها وجود ندارد، اما در اینجا انواع متداولی وجود دارد که ذکر خواهدشد:
۱٫روانشناسی بالینی

روانشناسی بالینی به منظور درک، پیش بینی و رفع مشکلات مربوط به تنظیم، ناتوانی و ناراحتی، علوم، تئوری و عمل را در هم می آمیزد. این سازگاری، سازگاری و پیشرفت شخصی را ارتقا می بخشد.

یک روانشناس بالینی بر جنبه های فکری، عاطفی، بیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری عملکرد انسان در طول زندگی یک فرد، در فرهنگ های مختلف و سطح اجتماعی و اقتصادی متمرکز است.

روانشناسی بالینی می تواند به ما در درک، پیشگیری و کاهش اضطراب یا اختلال عملکرد روانشناختی کمک کند.

ارزیابی روانشناختی و روان درمانی از کارهای مهم و اساسی روانشناسی بالینی است، اما روانشناسان بالینی نیز غالباً در تحقیقات، آموزش، شهادت پزشکی قانونی و سایر زمینه ها نقش دارند.


۲٫روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی فرآیندهای ذهنی درونی، مانند حل مسئله، حافظه، یادگیری و زبان را بررسی می کند. این موضوع به نحوه تفکر، ادراک، برقراری ارتباط، به یاد آوردن و یادگیری نگاه می کند.

این ارتباط نزدیکی با علوم اعصاب، فلسفه و زبان شناسی دارد. روانشناسان شناختی به چگونگی کسب اطلاعات ، پردازش و ذخیره اطلاعات می پردازند.

کاربردهای عملی شامل چگونگی بهبود حافظه، افزایش دقت در تصمیم گیری یا نحوه تنظیم برنامه های آموزشی برای تقویت یادگیری است.
۳٫روانشناسی رشد

این یک مطالعه علمی از تغییرات روانشناختی منظم است که فرد در طول زندگی تجربه می کند، که اغلب به عنوان پیشرفت انسانی نامیده می شود.

این موضوع نه تنها روی نوزادان و کودکان خردسال بلکه نوجوانان، بزرگسالان و افراد مسن متمرکز است.

عوامل شامل مهارت های حرکتی، حل مسئله، درک اخلاقی، دستیابی به زبان، احساسات، شخصیت، خودپنداره و شکل گیری هویت است
۴٫روانشناسی تکاملی :

روانشناسی تکاملی نگاه می کند، که چگونه رفتار انسان، به عنوان مثال زبان، در طول تکامل تحت تأثیر تنظیمات روانشناختی قرار گرفته است.

یک روانشناس تکاملی معتقد است که بسیاری از خصوصیات روانشناختی انسان سازگار است به این دلیل که ما را قادر به زنده ماندن در طی هزاران سال کرده است.
۵٫روانشناسی پزشکی قانونی

روانشناسی پزشکی قانونی شامل استفاده از روانشناسی در تحقیقات جنایی و قانون است.

یک روانشناس پزشکی قانونی، روانشناسی را به عنوان یک علم در سیستم دادرسی کیفری و دادگاه های مدنی به کار می گیرد.

این شامل ارزیابی عوامل روانی است که ممکن است در یک پرونده یا رفتار تأثیر بزاره و یافته ها را در دادگاه ارائه دهد.

نویسنده : مرکز مشاوره ایران


مشاوره آنلاین برای کسانی که اضطراب، افسردگی، مشکلات شغلی، مشکلات روابط خانوادگی و اجتماعی،

استرس پس از سانحه، کمبود اعتماد به نفس، وسواس های فکری و رفتاری دارند، مناسب است.

خدمات روان درمانی آنلاین دارای فواید و معایبی است، که باید به آنها توجه شود.

ازمهم ترین آن ، دسترسی آسان است و اما از بزرگترین مشکل آن مسئله اعتماد و اطمینان  است.

مشاوره آنلاین  این فرصت را در اختیار ما قرارمی دهد، که با صرف کمترین هزینه برای حل

مشکلات روحی و روانی و دریافت راه حل برای مشکلات اقدام کنیم.

مشاوره روان شناسی آنلاین می تواند برای کسانی که دچار مشکلات و بیماری های روحی و روانی

هستند، نیز مناسب باشد.

 این دسته از بیماران بهتراست، که به صورت حضوری به روانپزشک و روانشناس مراجعه کنند،

چرا که به احتمال زیاد به تجویز دارو نیاز دارند و در کنار آن استفاده از خدمات روانشناسی نیز می تواند مفید باشد.
مهم ترین نکات استفاده از مشاوره آنلاین

    لازم است ازیک اینترنت پرسرعت برخوردارباشید.
    زمانی را برای جلسه خود انتخاب کنید، که بدون هیچ گونه نگرانی و در آرامش هستید و چیزی ذهن شما را درگیر نکرده است.
    درصورت حضور اطرافیان، در طول مدت مشاوره از آن ها بخواهید ، که شما را تنها بگذارند تا

بتوانید با آرامش و بدون اینکه کسی حواس شما را پرت کند با مشاور خود صحبت کنید.

    برای ثبت راهکارهای ارائه شده ، توسط  مشاوردر طول جلسه حتما یک قلم و کاغذ  به همراه داشته باشید.
    در طول جلسه باید سعی کنید، تمام نکاتی را که باید مشاور شما از آن اطلاع داشته باشد ، با او درمیان بگذارید.

به مشاوره آنلاین اطمینان داشته باشید و سعی کنید با خیال راحت مشکل خود را مطرح کنید.
مرکز مشاوره ستاره ایرانیان
چه افرادی از مشاوره آنلاین استفاده نکنند؟

اگرچه استفاده از خدمات مشاوره آنلاین می تواند برای این افراد مفید باشد اما به تنهایی کافی نیست.

در صورتی که جز این دسته ها هستید، بهتر است در کنار مشاوره آنلاین از مشاوره حضوری نیز بهره ببرید.

    افرادی که تمایلات جدی به خودکشی دارند.
    افرادی که ارتباط خود را با واقعیت از دست داده اند.
    افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند.

مزایا و معایب مشاوره آنلاین

مشاوره آنلاین گزینه ی مناسبی برای افراد مناطق دور افتاده است  و فراهم کردن دسترسی برای کسانی که محدودیت های جسمانی دارند.

درمان آنلاین، می تواند یک ابزار کمکی در جهت یادگیری بیشتر در مورد سلامت روانشناختی باشد.

 درمان آنلاین به شما کمک می کند تا از قدرت روانشناختی بیشتری برخوردار باشید.

بسیاری از افراد نمی توانند یک هفته برای گفتگو با مشاور خود صبرکنند.

مشاوره آنلاین این امکان را برای مشاوران و مراجعان فراهم می کند، تا هروز چند بار باهم صحبت کنند.

از مواردی که جز معا یب مشاوره روانشناسی آنلاین محسوبمی شود می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    نگرانی درمورد حفظ رازداری اطلاعات مراجع
    مشاوره درشرایط  بحرانی

یکی از مزایای ارائه ی مشاوره آنلاین این است که به مراجع امکان انتخاب بین ایمیل، چت کردن، ارسال صدا یا تصویری که قابل ذخیره شدن هست را می دهد.

یک درمانگر آنلاین نه تنها قادر است رویدادهای مهم زندگی مراجع را مورد بررسی قراردهد، بلکه می تواند کلمات مراجع را به صورت نوشتاری برای او بازنمایی کند.

همچنین بسیاری از افراد  به دلیل شرایط روحی خاصی که دارند، از جلسات حضوری خودداری می کنند.

در برخی از موارد نیز مشکلات افراد به صورتی است  که قادرنیستند آن را به صورت رو در رو بیان کنند و به همین دلیل است که مشاوره آنلاین برای این افراد مناسب ترین راه است.

جلسات مشاوره آنلاین نسبت به جلسات مشاوره حضوری هزینه ی کمتری را نیز در برمی گیرد.

 و از این جهت می تواند مناسب کسانی باشد که می خواهند هزینه ی کمتری را بابت آن پرداخت کنند و احساس راحتی بیشتری کنند.

نویسنده : مرکز مشاوره ستاره ایرانیان


دوران نوجوانی، هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین دشوارتر از دوران کودکی قلمداد شده است.

شروع نوجوانی با بلوغ مشخص می‌شود؛ انبوهی از رویدادهای زیستی که به جثه بزرگسالی و پختگی جنسی می‌انجامد.

نوجوانی پیشرفت‌های شناختی سرنوشت‌سازی را نیز به همراه دارد.

نوجوانان‌ می‌توانند اصول علمی دشوار را درک نمایند، با مسائل ی دست و پنجه نرم کنند و به معنی نهفته در شعر یا داستان بپردازند.

شاید بتوان یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌ها و وظایف والدین در مقابل نوجوانان خود را وظیفه تربیتی آن‌ها دانست؛

وظیفه‌ای که اگر خوب و درست از عهده آن برآیند، نتیجه‌اش آینده‌ای درخشان و مطمئن برای فرزندانشان است.
۱٫ ایجاد ساختار در پسران نوجوان

پسران نوجوان موفق به نظارت و راهنمایی والدین خود در زندگی احتیاج دارند.

این ساختار به دلیل عدم اعتماد نیست، بلکه این واقعیت بیولوژیکی است که پسران نوجوان هنوز عملکرد مغزی را برای ایجاد انتخاب های ایمن بر اساس عواقب احتمالی ایجاد نکرده اند.

به عنوان والدین، با فرزند نوجوان خود کار کنید تا روال زندگی روزانه ای برای آنها ایجاد شود.

اطمینان حاصل کنید که او در این فرآیند دخیل است، اما اطمینان حاصل کنید که نتیجه نهایی همان چیزی است که او به آن نیاز دارد. و به گونه ای برخورد نکنید که آنها توان ایجاد ساختار و هدف برای زندگی خود را ندارند .

۲٫ داشتن خواب کافی

اطمینان حاصل کنید که اوخواب کافی و مناسبی دارد. خواب در هر سنی حیاتی است، اما نوجوانان برای اینکه عملکردی داشته باشند، هر شب بین ۸ تا ۱۰ ساعت خواب نیاز دارند.

در حالت ایده آل، آنها باید یک الگوی خواب منظم ایجاد کنند. الگوی خواب می تواند به افزایش کیفیت خواب کمک کند.

نداشتن خواب کافی می تواند بسیاری از توانایی های او را کاهش دهد؛ از جمله توانایی یادگیری، گوش دادن، تمرکز و حل مشکلات.

همچنین می تواند باعث شود او موارد بسیار ساده ای مانند شماره تلفن شخصی یا انجام تکالیف مدرسه را فراموش کند.

کمبود خواب می تواند باعث مشکلات سلامتی از جمله آکنه شود. و می تواند باعث شود او کالاهای ناسالم بیشتری مانند قهوه یا نوشابه مصرف کند.

نداشتن خواب کافی همچنین می تواند بر روی رفتار او تأثیر بگذارد، باعث شود او سریعتر از حد معمول زود زنج یا عصبانی شود.

او ممکن است در نهایت به کسی ناسپاس یا بی ادبی کند اما بعدا پشیمان می شود .
۳٫ اعتماد داشتن به پسران نوجوان

پسر نوجوان خانواده را کاملا حس کنید. عصبانیتی که توسط یک پسر نوجوان احساس می شود، ممکن است باعث شود او احساس کند که شما (والدین آنها) به او اعتماد ندارید.

شما باید در حالی که به او اهمیت خانواده و اجتماع را یاد می دهید، به او احساس اعتماد و دوست داشتن را هم نشان بدهید.

او را تشویق کنید که در برنامه های خانوادگی شرکت کند و داوطلبانه در جامعه شرکت کند.

در مورد مدیریت مالی و مسئولیت پذیری با او صحبت کنید.به او نشان دهید که چگونه باید نسبت به دیگران، حقوق و اموال آنها احترام بگذارد.

به جای اینکه به او بگویید که شما چه کاری می خواهید انجام دهید، از او بخواهید هنگام وضع قوانین، از پسر نوجوان خانواده هم نظرخواهی کنید و حرق ها و نظرات او را بشنوید.

با او ارتباط برقرار کنید. پسران نوجوان برای درک آنچه لازم و یا مورد نیاز آنهاست، بیش از یادآوری به دستورالعمل های کلامی ساده احتیاج دارند.

علاوه بر ارائه دستورالعمل های کلامی به او ، موارد زیر را نیز انجام دهید:

۱- هنگام ارائه دستورالعمل تماس چشمی برقرار کنید.
۲- از او بخواهید آنچه را که به آنها گفته اید تکرار کند.
۳- از جملات کوتاه و ساده استفاده کنید.
۴- اجازه دهید او پاسخ دهد و سؤال کند.
۵- دستورالعمل ها را به یک سخنرانی تبدیل نکنید.
۶- به او در درک مسئولیت کمک کنید.

نویسنده : مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه


آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

tiopalufal مداد رایج ترین اصطلاحات روز انگلیسی آمریکایی Alireza60 birsciginre tawdracolta Carlos's collection ایران استایل فایل صوتی امادگی ازمون وکالت - منابع وکالت - منابع قضاوت - منابع سردفتری اسناد رسمی giwarsrolu neonawacho